بازگشت

نماز ظهر روز عاشورا


يكي از ياران امام حسين (ع) به نام عمرو بن عبدالله كه كنيه اش ابوثمامه بود خدمت امام (ع) شرفياب شد و عرض كرد: يا ابا عبدالله! جانم فداي تو باد! مي بينم كه نزديك است اين لشكر به جنگ تو بيايند؛ ولي به خدا قسم كه پيش از آنكه تو كشته شوي، من در ركابت كشته خواهم شد و در خون خود خواهم غلتيد؛ ولي دوست دارم اين نماز ظهر را با تو بخوانم، سپس خداي خود را ملاقات كنم! ابا عبدالله الحسين (ع) فرمودند: ياد كردي نماز را؛ خداوند تو را از نمازگزاران و ذاكران قرار دهد! بلي؛ اكنون اول وقت نماز است.

نيمي از باقيمانده اصحاب، در مقابل سرورشان حسين (ع) صف كشيدند و بدنهاي خود را سپر امام قرار دادند و فرزند پيامبر (ص) با بقيه اصحاب، نماز خوف خواندند.

تيرها بر بدن ياران امام مي نشست؛ ولي آنان تا انتهاي نماز پابرجا بودند و پس از آن، عده اي جان به جان آفرين تسليم نمودند.

پس از اقامه نماز، باقيمانده اصحاب به ميدان رفتند؛ بزرگاني همچون زهير بن قين، جون - آزاد شده ابوذر غفاري - و حبيب بن مظاهر.

با شهادت آنان نوبت به اهل بيت مي رسد.