بازگشت

ايجاد روح وحدت و همبستگي در مسلمانان


ايجاد روح وحدت و همبستگي در ميان مسلمانان و نفوذ مكتب تشيّع در دل هاي آنان، از مهم ترين پيامدهاي عاشورا بود.

قـيام عاشورا در حقيقت، مشعل فروزاني براي شيعيان و سرمشقي براي قيام هاي علويان و درس ‍ بـزرگـي از آزادي و آزادمـنـشـي و ثـبـت مـوقـعـيـّت اهل بيت (ع) و حقّانيّت آنان در ميان جامعه اسلامي گرديد.

عـلاّ مـه مـقـرّم مـي گـويـد: يكي از نتايج نهضت و قيام سيدالشهدا، حسين بن علي (ع) و آن مـجـاهـده بـزرگ، كـه فـتحي روشن به دنبال خود داشت، اين بود كه در علويان تأثير بزرگي گذارد. پس از حادثه كربلا، هر يك از فرزندان علي (ع) و يا كساني كه مذهب علوي داشتند و مي خواستند قيام و جهاد كنند، از جهاد مقدس حسين (ع) سرمشق مي گرفتند.

هـر يـك از ايـن گـروه هـاي مـجـاهـد مـي خـواسـتـنـد بـه نـحـوي خـود را بـه آل مـحـمد(ع) نسبت دهند. اگر چه بعضي از اين ها در باطن، نظري ديگر داشتند، امّا براي ايـن كـه كـارشـان رونـق گـيـرد، تـظـاهـر بـه طـرف داري از اهل بيت (ع) مي كردند. تمام افرادي كه قيام كردند، نظرشان اين بود كه بايد در جامعه عدل و حق جايگزين ستم و جور گردد.

اينان مي گفتند: ما بر ضدّ دولت باطل قيام كرده ايم و مي خواهيم جامعه اسلامي بداند كه حقّ آل محمد(ع) غصب شده است و بايد قيام كرد و دست ستمگر را كوتاه نمود و خارهايي را كـه در راه ديـن پـيـدا شده بايد زدود. انقلاب هاي پياپي كه در بلاد و ولايات پديد آمد، موجب شد كه مردم رشد پيدا كنند وحق را عيان مشاهده نمايند. [1] .

ايـن قـيـام تـوانـسـت نـيـروهـاي پـراكـنـده شـيـعه را متحد سازد و زمينه همبستگي سياسي و تشكّل و سازمان دهي آنان را فراهم نمايد.

خـربـوطـلي، دانـشـمند بزرگ اسلام، معتقداست: شهادت امام حسين (ع) در كربلا، بزرگ ترين حادثه تاريخي بود كه منجر به تشكّل و تبلور گروه شيعيان گرديد و سبب شد كـه شـيـعـه بـه عـنـوان يـك سـازمـان قـوي بـا مـبـادي و مـكـتـبـي سـيـاسـي و ديـنـي مستقل، در صحنه اجتماع اسلام آن روز جلوه كند.

در حـقـيقت، ضعف عقيده شيعيان كوفه، سبب شكست ظاهري قيام امام حسين (ع) شد، با آن كه خود مردم شهر، حضرتش را به ديارشان دعوت كرده بودند. [2] .


پاورقي

[1] رهبر انقلاب خونين کوفه (ترجمه زيدالشهيد)، سيد عبدالرزاق موسوي، مقرّم، ترجمه عزيزاللّه عطاردي، ص ‍ 132.

[2] انـقـلابهاي اسلامي، دکتر خربوطلي ترجمه عبدالصاحب يادگاري، ص 73 و 122.