بازگشت

عبرت آموزي در حادثه عاشورا


چند سالي است كه مقام معظم رهبري با توجه به تهاجم گسترده فرهنگي دشمنان اسلام، بـحـثـي را تـحـت عـنـوان «عـبـرت هـاي عـاشـورا» گـشـوده انـد. ايـشـان در كـنـار ارائه تـحـليـل صـحيح از واقعه عاشورا نگاهي نو به آن انداخته و زمينه هاي به وجود آمدن اين حـادثـه مـصـيـبـت بـار در جـهـان اسـلام را بـه عـنـوان عـبـرت هاي عاشورا مورد بررسي و تحليل قرار داده اند.

امـروز كـه حـكـومـت اسلامي با استفاده از درس هاي نهضت عاشورا و استقامت حسيني در پهنه كـشـور اسـلامـي ايـران مـستقر شده و به هدايت مردم و جوانان و ساختن تمدن جديد اسلامي پـرداخته است، آنچه بايستي مورد عنايت قرار گيرد عبرت هاي عاشورا است كه در دوران تـسـلّط طـواغـيـت كـمـتـر مـورد بـحـث بـود. عـبـرت هـاي عـاشـورا و شـنـاخـت صـحـيـح و كـامـل آنـهـا، نظام اسلامي را از آفت هاي مشابه، بيمه مي نمايد و مانع تكرار عاشورا مي گردد. [1] .

جـهت بحث در عبرت هاي عاشورا اين است كه: چه عواملي دست به دست هم داد تا بعد از نيم قـرن از هـجـرت نـبـي اكـرم (ص) آنـچنان فاجعه اي براي اسلام رخ داد تا امام حسين (ع) راهي جز خدا كردن خود و عزيزانش نديد؟!

بـررسـي اين عوامل مي تواند مايه عبرتي براي حكومت و حاكمان جمهوري اسلامي باشد؛ چرا كه وقتي آن عوامل، انقلاب بزرگ پيامبر را به فاجعه اي بزرگ همچون كشته شدن حـسـيـن (ع)، كـشانيد، بي ترديد اگر خداي ناكرده به جان انقلاب ما بيفتد همان بر سر انقلابمان خواهد آمد كه بر انقلاب بزرگ پيامبر آمد!

روح سـخـن ايـن اسـت كـه چـه كـنيم تا ديگر شاهد حادثه جانگداز عاشوراي ديگر نباشيم؟! [2] .

عبرت آموزي در حادثه عاشورا را مقام معظم رهبري (مدّ ظله) چنين تصوير فرمودند:

اوليـن عـبـرتـي كـه مـا را مـتـوجـه خـود مـي كـنـد ايـن اسـت كـه بـبـيـنـيم چه شد كه پنجاه سـال بـعـد از درگـذشـت پـيـغـمـبـر(ص) جـامـعـه اسـلامـي بـه آن حـد رسـيـد كـه كـسـي مثل امام حسين (ع) ناچار شد براي نجات جامعه اين چنين فداكاري كند. اين كه حسين بن علي (ع) در مـركز اسلام، در مدينه و مكّه با وضعيّتي مواجه شود، به طوري كه هر چه نگاه كـنـد چـاره اي جـز فـداكـاري نـيـسـت؛ آن هـم چـنـيـن فـداكـاري خـونـيـنـي و با عظمتي، اين قابل تأمل است.

مـگـر چـه وضـعـي بـود كـه حسين بن علي (ع) احساس كرد كه اسلام فقط با فداكاري او زنـده مـي مـانـد و الاّ از دسـت مـي رود؛ مـا بـايـد نـگـاه كـنـيـم و بـبـيـنـيم كه چه شد فردي مـثـل يـزيـد بر جامعه اسلامي حاكم شد؟ بايد ببينيم آن جامعه اسلامي چه آفتي پيدا كرد كـه كـارش بـه يـزيـد رسـيـد؟ چـه شـد كـه بـيـسـت سـال بـعـد از شـهـادت اميرالمؤمنين (ع) در همان شهري كه حكومت مي كرد، سرهاي پسران امـيـرالمـؤمـنـين (ع) را بر نيزه كردند و در آن شهر گرداندند...؟ چه شد كه ظرف بيست سـال بـه اين جا رسيد؟... بايد بفهميم چه بلايي بر سر آن جامعه آمده كه سر حسين بن عـلي (ع) آقـازاده اوّل دنـيـاي اسـلام و پسر خليفه مسلمين علي بن ابي طالب (ع) است، در هـمـان شـهـري كـه پـدر او بـر مـسـنـد خلافت مي نشسته گردانده شد و آب هم از آب تكان نخورد؟!

عبرت هاي عاشورا را مي توان بر سه گونه فكري، سياسي و اخلاقي تقسيم كرد. در زير كوشيده ايم به اختصار، اين گونه ها را توضيح دهيم. [3] .


پاورقي

[1] امـانـتداران عاشورا، گردآوري و تدوين: مؤسسه فرهنگي قدر ولايت، ص 7 ـ 8.

[2] رسالت خواص و عبرت هاي عاشورا، سيد احمد خاتمي، ص 51.

[3] مـطالب اين درس از کتاب عبرت هاي عاشورا، علي اصغر الهامي نيا، نشر مرکز تحقيقات اسلامي تلخيص ‍ شده است.