بازگشت

امر به معروف و نهي از منكر


دومين هدفي كه در وصيت نامه سيدالشهدا به آن تصريح شده «امر به معروف و نهي از منكر» است؛

اُريـدُ اَنْ آمـُرَ بـِالْمـَعـْرُوفِ وَ اَنـْهـي عـَنِ الْمـُنـْكـَرِ وَ اَسـيـرَ بـِسـيـرَةِ جَدّي وَ اَبي عَلِيّ بْنِ اَبيطالِبٍ [1] .

مـي خـواهـم امـر بـه مـعـروف و نـهـي از مـنـكـر كـنـم و روش جـدّم (رسول الله) و پدرم علي بن ابي طالب را در پيش بگيرم.

ايـن اصـل اسـلامـي مـانـنـد بـسـيـاري از احـكـام و قـوانـيـن آن در زمـان امـام حـسـيـن (ع) تـعـطـيـل و يـا كـم رنـگ شـده بـود و سيدالشهدا به احياي آن پرداخت و در پوشش امر به مـعـروف و نـهي از منكر، جامعه خفته آن روز را بيدار كرد تا از انحرافات كوچك و بزرگ دست بشويند و راه حق را بپويند؛ از اين رو بر سر آنان فرياد كشيد؛

اَلا تَرَوْنَ اَنَّ الْحَقَّ لا يُعْمَلُ بِهِ وَ اَنَّ الْباطِلَ لا يُنْتَهي عَنْهُ [2] .

مـگـر نـمـي بـيـنـيـد كـه بـه حـق عـمـل نـمـي شـود و از باطل نيز جلوگيري نمي شود؟

گرچه مخاطب سخن امام در آن زمان، مسلمانان و حكومت امويان مسلمان نما بود، ولي چون پيام آن حـضـرت بـا چـكـاچـك شمشيرها و خون و شهادت همراه شد، زمين و زمان را درنورديد و در طـول تـاريـخ به گوش آشنا و بيگانه رسيد و در واقع خون سيدالشهدا و يارانش درخت مـعـروف را بـارور سـاخـت چـنـان كه صاعقه فريادش، خرمن منكر را سوخت و براي هميشه تبهكاران را رسوا كرد.

طـرح شعار حياتي امر به معروف و نهي از منكر، دو نتيجه بسيار عالي را در پي داشت؛ نـخست اينكه امام سطح اجرايي اين اصل مهم را از كارهاي جزئي و پيش پا افتاده تا عالي تـريـن مـوضـوع اجـتـمـاعـي يـعـني رهبري جامعه ارتقا داد و به همگان فهماند كه امر به مـعـروف و نـهـي از مـنكر نبايد نسبت به سطوح پايين جامعه و افراد ضعيف منحصر شود و طبقات بالا، اشراف و دولتمردان، حاشيه امنيتي براي خود درست كنند و منطقه ممنوعه امر به معروف و نهي از منكر شوند.

ديـگـر ايـن كـه امـام جوّ اختناق را شكست و به مردم جرأت داد كه در برابر قدرت حاكم و سـتـمـگـر، مـحـافـظـه كـاري پـيشه نكنند و با سكوت خود بر خلافكاري هاي حاكمان مهر تـأيـيـد نـزنـنـد و گـويـنـدگـان و نويسندگان، خود سانسور نشوند و ميدان انديشه و عـمـل را بـراي صـاحـبـان زور و زر و تـزويـر آمـاده نـسـازنـد و... هـمـه ايـن بـركـات در اصـل امـر بـه مـعـروف و نـهـي از مـنـكـر مـتـجـلّي اسـت كـه هميشه و همه جا بر همه كس به شكل فردي يا اجتماعي واجب و ضروري است و علامت حيات جامعه محسوب مي شود و جامعه اي كه امر به معروف و نهي از منكر نكند قبرستان متحرّك است نه اجتماع زندگان، همان طور كه امام علي (ع) فرمود:

مَنْ تَرَكَ اِنْكارَ الْمُنْكَرِ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ وَ يَدِهِ فَهُوَ مَيِّتٌ بَيْنَ الاَْحْياءِ [3] .

هر كس مبارزه با زشتي را با دل و زبان و دستش ترك گويد، مرده اي است ميان زندگان.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 329.

[2] تحف العقول، حرّاني، ص 176، بيروت 1394.

[3] وسائل الشيعه، ج 16، ص 132.