بازگشت

عامل امر به معروف و نهي از منكر


مـهـم ترين و اساسي ترين عامل و عنصر پيدايش حادثه عاشورا، مسأله امر به معروف و نـهـي از مـنـكـر اسـت. ايـن عـامـل را خـود امـام مـكـرر و بـا صـراحـت كـامـل و بـدون آن كـه ذكـري از مـسـأله بـيـعـت و دعـوت اهـل كـوفـه بـه مـيـان آورد، بـه عـنـوان يـك اصـل مـسـتـقـل و يـك عامل اساسي ذكر نموده است.

تـاريـخ مي نويسد: محمّد بن حنفيّه برادر امام حسين (ع) در آن موقع دستش فلج شده بود و قـدرت بر جهاد و همراهي با امام (ع) را نداشت. امام وصيت نامه اي مي نويسد و آن را به او مي سپارد: «هذا ما اَوْصي بِهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِي اَخاهُ مُحَمَّداً اَلْمَعْرُوفَ بِابنِ الحَنَفِيّةِ» در ايـن وصـيت نامه امام (ع) پس از شهادت به يگانگي خدا و رسالت پيامبرش [1] راز قيام خود را چنين بيان مي كند:

اَنـّي ما خَرَجْتُ أَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ في اُمَّةِ جـَدّي اُري دُ اَنْ آمـُرَ بـِالْمـَعـْرُوفِ وَ اَنـْهي عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اَسيرَ بِسيرَةِ جَدّي وَ اَبي عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِبٍ عليه السَّلامُ [2] .

مـن نـه از روي خـودخـواهـي و يـا بـراي خـوش گذراني و نه براي فساد و ستم گري از مـديـنـه خارج مي شوم، بلكه خارج شدن من براي اصلاح مفاسدي است كه براي امّت جدّم پـيـامـبـر پـيـش آمـده است. هدفم امر به معروف و نهي از منكر مي باشد و مي خواهم سنت و سيره جدم و رسم پدرم علي مرتضي را زنده نمايم.

عـامـل امـر بـه مـعـروف و نـهـي از مـنـكـر، ارزش بـسـيـار بـيـشـتـري از دو عـامـل ديـگـر بـه نـهـضـت حـسـيـنـي مـي دهـد. بـه مـوجـب هـمـيـن عامل است كه اين نهضت شايستگي پيدا كرده است كه براي هميشه زنده بماند، براي هميشه يـادآوري شـود و آمـوزنـده بـاشـد. البـتـه هـمـه عـوامـل آمـوزنـده هـسـتـنـد ولي ايـن عـامل آموزندگي بيشتري دارد، زيرا نه متكي به دعوت است و نه متكي به تقاضاي بيعت؛ يـعني اگر دعوتي از امام نمي شد، حسين بن علي (ع) به موجب قانون امر به معروف و نـهـي از مـنـكـر نـهـضـت مي كرد. اگر هم تقاضاي بيعت از او نمي كردند، باز ساكت نمي نـشـسـت. بـنابراين، عمده سبب و علتي كه به نهضت حسيني آن شايستگي را داده است كه بـراي هـمـيشه در پيشاني تاريخ بدرخشد، براي هميشه زنده بماند، يك درس جاويدان و يـك نـهـضت بي نظير در دنيا باشد، همين عامل امر به معروف و نهي از منكر است. به همين دليـل مـا بـايـد امر به معروف و نهي از منكر را از نظر اسلام بشناسيم كه اين چه اصلي اسـت؟ ايـن چـه مـوضـوع مهمّ، اصيل و قدرتمندي است كه فردي مانند حسين بن علي (ع) را وادار مـي كـنـد كـه در ايـن راه جـان خـويـش را فـدا كـنـد، خون فرزندان و يارانش بر زمين بريزد و تن به فاجعه اي بدهد كه واقعاً در دنيا كم نظير است؟!

در اينجا به اختصار به جايگاه اصل امر به معروف و نهي از منكر در آيات قرآن كريم و سخنان پيشوايان دين اشاره مي كنيم.


پاورقي

[1] نـوشـتن شهادتين به آن دليل بود که بعدها عده اي نگويند امام حسين (ع) از دين جدّش خارج شده!.

[2] مقتل الحسين، خوارزمي، ج 1، ص 188.