بازگشت

عامل دعوت مردم كوفه


عـامـلي ديـگـري كـه در نـهـضـت حـسـيـنـي مـؤثـر بـود و عـكـس العـمل آن حضرت (عكس العمل مثبت و قبول دعوت) را برانگيخت، موضوع دعوت مردم كوفه بود.

كـوفـه، ايـالت بزرگ و مركز ارتش اسلامي بود. مردم اين شهر از امام حسين (ع) دعوت مي كنند: حدود هجده هزار نامه مي نويسند كه بعضي از نامه ها را چند نفر و بعضي ديگر را شايد صد نفر امضا كرده بودند!

ايـنـجـا عـكـس العـمـل امـام چـه بـايـد بـاشـد؟ حـجـّت بـر او تـمـام شـده اسـت. عـكـس العـمـل، مثبت و ماهيت عملش ماهيّت تعاون است؛ يعني مسلماناني قيام كرده اند، امام بايد به كمك آنها بشتابد. براي امام حسين (ع) معلوم بود كه مردم كوفه آماده نيستند، آنان را مردم سـسـت عـنـصـر و مرعوب شده اي مي ديد. در عين حال جواب تاريخ را چه مي بايست مي داد؟ قطعاً اگر امام حسين به مردم كوفه اعتنا نمي كرد، تاريخ ايشان را ملامت مي كرد كه اگر رفـتـه بود، ريشه يزيد و يزيدي ها كنده شده بود و از بين رفته بود، كوفه اردوگاه مـسـلمـيـن بـا آن مـردم شـجـاع، كـوفـه اي كـه پـنـج سـال علي (ع) در آن زندگي كرده است و...! از اين رو، اينجا تكليف اين گونه ايجاب مي كند كه همين كه آنها مي گويند ما آماده ايم، امام بگويد من هم آماده هستم!

بـنـابـرايـن، عـامـل دومـي كـه در نـهـضـت حسيني تأثير داشت، دعوت مردم كوفه و اعلام آمـادگـي بـيـعـت بـا ايـشان، پس از آن است كه از قصد امام حسين (ع) مبني بر مخالفت با يـزيد، آگاه شده بودند. از اين رو، چنين نبوده كه بعد از دعوت مردم كوفه امام قيام كرده بـاشد. بنابراين، دعوت مردم كوفه علت نهضت امام نيست، بلكه در ادامه قيام و جهت آن، تأثير كلّي داشته است.