بازگشت

رياست طلبي


ديـگـر جلوه دنياپرستي، كه از عوامل مهمِ اعراض از حق محسوب مي شود، «جاه طلبي» و «ريـاسـت پـرسـتـي» اسـت. امـام عـلي (ع) يـكـي از انـگـيـزه هـاي مـخالفان خود را، همين عامل مي داند. رياست طلبان در پي آن بودند كه از حكومت امام علي (ع) امتياز گرفته و در مسند برخي مسؤوليت هاي حساس قرار گيرند، ولي از آن جا كه حكومت آن حضرت، حكومت ارزش هـا بـود، ايـن هـا را لايـق نـديد و به كامشان نرساند. براين اساس، سر ستيز با حكومت عدالت گستر مولا برداشتند. ابن ابي الحديد مي گويد:

زبـير و طلحه، پس از گذشتن چند روز از بيعت با علي (ع) خدمت ايشان رسيدند و گفتند: اي امـير مؤمنان! حتماً از ستمي كه در حكومت عثمان بر ما رفت آگاهيد و نيز به خوبي مي دانيد كه عثمان به بني اميه توجه داشت و اينك خداوند خلافت را بعد از عثمان به تو داده است. خواسته ما اين است كه بعضي از كارهاي خود (استانداري بصره و كوفه) را به ما واگذاري.

امـام (ع) فـرمـود: به همان بهره اي كه خداوند برايتان معين فرموده راضي باشيد تا من دربـاره خـواسـتـه شما بينديشم. بدانيد كه من در اين امانتي كه به من سپرده شده (يعني مـسـؤوليـت حـكومت) جز انسان هايي كه از دينشان راضي ام و از امانتداري شان خرسندم و لياقت آن ها را احراز كرده باشم، مردي را شريك نمي سازم. [1] .


پاورقي

[1] شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 1، ص 231؛ بحارالانوار، ج 32، ص 6.