بازگشت

عوامل چرخش از موضع حق


اين درس تلخيصي است از كتاب: رسالت خواص و عبرت هاي عاشورا، سيد احمد خاتمي، ص 240 ـ 268.

بـحـث مـهـم در بـاب خـواصّ ايـن اسـت كـه چـه عـوامـلي سـبـب عـدول برخي خواصّ از موضع حق و چرخش به سوي بي تفاوتي و يا ضدّيت با آن شده است؟

در تـاريـخ اسـلام كـم نـيـسـتـنـد آنـان كـه بـصـيـرت داشـتـه حـق را از بـاطـل مـي شـنـاخـتـنـد، ولي پـشـت پـا بـه بـصـيـرت خويش زدند و در جبهه مخالف قرار گرفتند، زبير، طلحه و... از اين قبيل بودند. بسياري از آنان كه در كوفه حضرت مسلم، نماينده امام حسين (ع) را تنها گذاشتند، از اين گروه بودند.

«عـبداللّه اَفْطح» فرزند امام صادق (ع) كه به ناحق ادعاي امامت كرد خوب مي دانست كه مـسند امامت، حق برادرش امام موسي بن جعفر(ع) است. همچنين جعفر كذّاب، فرزند امام هادي (ع) مي دانست كه او لايق منصب امامت نيست و امامت از آنِ فرزند امام عسكري (ع)، حضرت بقيَّة اللّه الاعـظـم (ارواحـنـا فـداه) است، با اين همه به ناحق ادعاي امامت كرد. سران واقفيه كه مـنـكـر امـامـت امام هشتم علي بن موسي الرضا(ع) شدند از نمايندگان و خواصّ حضرت امام مـوسـي بـن جـعـفـر(ع) بـودنـد و بـارهـا از امـام كـاظم (ع) معرفي امام رضا(ع) را شنيده بودند. اين ها اندكي از ده ها نمونه چرخش هايي است كه برخي خواصّ از حق داشته اند.

سـؤال اساسي اين است كه راز اين چرخش ها و عدول از مواضع چيست؟

اين راز را بايد در «دنيا پرستي» جست و جو كرد. وقتي دنيا از ديدگاه انسان «هدف» و «مـعـبـود» شـد، بـايـد مـنـتـظر اين چرخش ها بود. اساس تمام چرخش ها از حق، فتنه ها و بحران ها همين رذيله دنياپرستي است [1] كه متأسفانه پس از پيامبر اكرم (ص) امـت بـه ايـن بـيـمـاري مـبـتـلا شـد. دنـيـاپـرسـتـي عـلة العـلل تـمـامـي مـخـالفـت هـا بـا حـق اسـت. دنـيـاپـرسـتـي عامل اساسي سستي از حمايت حق است و به تعبير مقام معظم رهبري:

وقـتـي كـه خـواصّ طـرفـدار حـق در يك جامعه ـ با اكثريت قاطعشان ـ آن چنان مي شوند كه دنـيـاي خـودشـان بـرايـشـان اهـمـيـّت پـيـدا مـي كـنـد؛ از ترس جان، از ترس از دست دادن مـال و دادن مـقـام و پـسـت، از تـرس مـنـفـور شـدن و تـنـها ماندن، حاضر مي شوند حاكميت بـاطـل را قـبـول كنند و در مقابل باطل نمي ايستند و از حق طرفداري نمي كنند و جانشان را بـه خـطـر نـمـي انـدازنـد ـ وقتي اين طور شد ـ اوّلش با شهادت حسين بن علي (ع) با آن وضـع آغـاز مـي شود و آخرش هم به بني اميّه و شاخه مرواني و بعد بني عبّاس و بعد از بني عباس هم سلسله سلاطين در دنياي اسلام تا امروز مي رسد. [2] .

«دنـيـاپـرسـتـي» خـطـرنـاك تـرين لغزشگاه «خواص» است كه بايد به شدّت مراقب بـاشـنـد كـه در آن سقوط نكنند. دنياپرستي، جلوه هاي بسياري دارد كه ما در اين جا چهار جـلوه آن را كـه از مـهـم تـريـن عـوامل چرخش و تغيير موضع خواص به حساب مي آيد، مورد بحث قرار مي دهيم:


پاورقي

[1] رسـول گـرامـي اسلام (ص) فرمود: «حُبُّ الدُّنْيا اَصْلُ کُلِّ مَعْصِيَةٍ وَ أَوَّلُ کُلِّ ذَنْبٍ»، مجموعه ورّام، ج 2، ص ‍ 122.

[2] بيانات مقام معظم رهبري، 20 / 3 / 75.