بازگشت

افول غيرت ديني


سـومـيـن عـامـل زمـيـنـه سـاز عاشورا «افول غيرت ديني» بود. «غيرت»؛ يعني دفاع از محبوب در برابر متجاوز. در تعريف «غيرت» آمده است:

غيرت، نفرت طبيعي است كه انسان از شركت ديگري در امر محبوبش دارد. [1] .

جـلوه شـنـاخـته شده غيرت، غيرت ناموسي است كه نشانه انسانيت انسان است و پيش از آن كـه ارزش الهـي بـاشـد، يـك ارزش انـسـانـي است؛ يعني اين خصيصه حتي در كافر نيز ارزشمند است و خداوند انسان هاي غيرتمند را دوست دارد و آنان كه از اين خصلت والا محروم اند، به كلي از ساحت قدس حضرتش مطرودند. [2] .

جـلوه ديـگـر ايـن غـيـرت، غـيـرت ديـني است. غيرت ديني، يعني دين را به عنوان محبوب تـريـن ديـدن و مـدافـع حريم آن بودن. غيرت ديني، يعني به هيچ كس اجازه تجاوز به حريم دين ندادن؛ يعني داشتن خشم مقدس در برابر متجاوزان به حريم دين؛ يعني تلاش گـسـتـرده در راه نـشـر دين؛ يعني امر به معروف و نهي از منكر و تولّي و تبرّي؛ يعني داشتن روحيه دفاع از دين و آماده فدا كردن همه هستي در راه آن.

افـول غـيـرت ديـنـي و بـي تـفـاوتـي در بـرابـر ديـن و تـسـاهـل و تـسـامـح بـه تـدريـج انـسـان را بـه جـدايـي كـامـل از ديـن مـي كـشـانـد. بـارزتـريـن نـمـونـه زيـان عـظـيـم افـول غـيـرت ديـنـي و بـي تفاوتي و تساهل، حادثه جانگداز عاشورا است. بي ترديد اگـر از آغـاز در بـرابـر مـنكرات عظيمي كه در جهان اسلام صورت مي گرفت، مسلمانان بـه نـهـي از مـنـكـر برمي خاستند و دين را با دنيا معامله نمي كردند، قطعاً كار به جايي نمي رسيد كه امام حسين (ع) براي حفظ اساس اسلام جان عزيز خود و فرزندان و يارانش را فدا كند!

اوليـن مـنـكـر بـزرگـي كـه بـعـد از پـيـامـبـر اكـرم (ص) صورت گرفت و مبنا و اساس انـحـرافـات ديـگـر شـد، انـحـراف رهـبـري امـت از مـسـيـر تـعيين شده پيامبر(ص) بود كه متأسفانه پس از پيامبر(ص) نصب الهي در مورد رهبري ناديده گرفته شد و امام علي (ع) از اين مسند به حق خود كنار گذاشته شد و در حقيقت حق همه مسلمانان تا روز قيامت ضايع شد. واقعاً انسان در درياي بهت و حيرت فرو مي رود كه 120 هزار نفري كه در غدير خم بـا امـام عـلي (ع) بـيـعـت كـردنـد كـجـا رفـتند؟ چرا اعتراض نكردند؟ چرا خواص در سقيفه موضع نگرفتند؟

دومين منكري كه جهان اسلام با بي تفاوتي از كنار آن گذاشت «اذيّت دختر پيامبر(ص») بـود. مـگر «مودت ذوي القربي» طبق صريح آيه قرآن [3] مزد رسالت نبود و مـگـر فـاطـمـه (س) از مـصـاديـق مـسـلم و بـي تـرديـد «ذوي القـربـي» نـزد اهـل سنت و شيعه نبود؟ پس چرا آن همه اذيت و آزار؟ و بدتر چرا سكوت و بي تفاوتي در برابر اين منكر؟ چرا امت اسلام در برابر اين منكر لب فرو بستند؟ چرا خواصّ در برابر آن همه حق كشي، فرياد برنياوردند؟

آري، بـي تـفـاوتي و بي غيرتي هاي آن مسلمانان، سرانجام حادثه جانگداز عاشورا را بـه وجـود آورد. ايـنـجـا دخـت پـيامبر بين در و ديوار قرار گرفت؛ در حادثه عاشورا سر بـريـده عزيزانش بالاي نيزه رفت؛ اينجا در خانه به آتش كشيده شد؛ در حادثه عاشورا نـيـز خـيـمـه ها را به آتش كشيدند؛ اينجا محسن شش ماهه شهيد شد و در حادثه كربلا نيز گلوي نازك علي اصغر هدف پيكان دشمن قرار گرفت.

از ديـگـر مـنـكـرات پـس از پـيـامـبـر اكـرم (ص) مـي توان تغيير و تحريف در قوانين مسلم اسلامي، طرد صحابه پيامبر مانند ابوذر، كنار گذاشتن ارزش هاي اسلامي و جايگزيني ارزش هـاي جـاهـلي و نـيـز غـارت بـيـت المـال را نـام بـرد كـه مـتـأسـفـانـه امـت اسلامي در مقابل همه اين منكرات دم فرو بستند و با بي تفاوتي از كنار آنها گذشتند.

مـجـمـوعـه اين بي تفاوتي ها دست به دست هم داد تا خلافت اسلامي به كلي از مسير خود مـنـحـرف شـد و سـرانـجـام زمام امر مسلمانان در دست كساني قرار گرفت كه تا ديروز در برابر اسلام صف كشيده و تا آن جا كه توان داشتند عليه اسلام به كار مي بردند. آري، مـعـاويـه و يـزيد بر اريكه خلافت اسلامي تكيه زدند. آنان كه از اسلام فقط نام آن را يـدك مـي كـشـيـدنـد و مـصـمـم بـر اسـلام زدايـي و بـرگشت به سنن جاهلي بودند و اگر فـداكـاري امام حسين (ع) و فرزندان و يارانش نبود، امروز هيچ نام و نشاني از اسلام ناب محمّد(ص) نبود.


پاورقي

[1] مجمع البحرين، طريحي، ج 2، ص 1347.

[2] ر. ک: ميزان الحکمه، ج 3، ص 2341، چاپ دارالحديث.

[3] شوري (42)، آيه 23.