بازگشت

بيانات امام در جمع گروهي از علما، ائمه جماعات و روحانيون قم و تهران


30 / 3 / 61

آن مطلبي را كه راجع به آقايان خطبا عرض مي كنم اين است كه عمق اين كاري را كه شما داريد و عمق ارزش مجلس هاي عزاداري، كم معلوم شده است و شايد پيش بعضي هيچ معلوم نشده است.

اينكه در روايات ما براي قطره اشك براي مظلوم كربلا آنقدر


ارزش قائلند حتي براي تباكي (به صورت گريه درآمدن) ارزش قائلند، نه ازباب اين است كه سيد مظلومان احتياج به اينكار دارد و نه اين است كه فقط براي ثواب بردن شما و مسلمين شما باشد، گرچه همه ثواب ها هست، لكن چرا اين ثواب را براي اين مجالس عزا آنقدر عظيم قرار داده شده است و چرا خداوند تبارك تعالي براي اشك و حتي يك قطره اشك و حتي تباكي، آنقدر ثواب داده است؟

كم كم اين مسأله از ديد سياسي اش معلوم مي شود و انشاءالله بعدها بيشتر معلوم مي شود. اينكه براي عزاداري، براي مجالس عزا، براي نوحه خواني، براي اينها اينهمه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عباديش و روحانيش، يك مسأله مهم سياسي در كار بوده است آن روزي كه اين روايات صادر شده است، روزي بوده است كه اين فرقه ناجيه مبتلا بودند به حكومت اموي و بيشتر عباسي، و يك جمعيت بسيار كمي، يك اقليت كمي در مقابل قدرت هاي بزرگ. در آنوقت براي سازمان دادن به فعاليت سياسي اين اقليت، يك راهي درست كردند كه اين راه خودش سازمانده است و آن، نقل از منابع وحي، به اينكه براي اين مجالس اينقدر عظمت هست و براي اين اشك ها، آنقدر در حول و بر اين اشك ها و عزاداري ها، شيعيان با اقيت آنوقت اجتماع مي كردند و شايد بسياري از آنها هم نمي دانستند مطلب چه هست، ولي مطلب، سازماندهي به يك گروه اقليت در مقابل آن اكثريت ها. و در طول تاريخ، اين مجالس عزا كه يك سازماندهي سرتاسري كشورها هست، كشورهاي اسلامي هست و در ايران كه مهد تشيع و اسلام و شيعه هست، در مقابل حكومت هائي كه پيش مي آمدند و بناي بر اين داشتند كه اساس اسلام را از بين ببرند، اساس روحانيت را از بين ببرند، آن چيزي كه در مقابل آنها، آنها را مي ترساند، اين مجالس عزا و اين دستجات بود. در دفعه اول كه مرا از قم گرفتند و بردند، در بين راه -اين-


بعضي از اين مأموريني كه بودند در آن اتومبيل من، مي گفت كه ما كه آمديم سراغ شما، از اين چادرهائي كه در قم بود مي ترسيديم كه مبادا اينها مطلع بشوند و ما نتوانيم انجام وظيفه كنيم. اينها كه هيچ، قدرت هاي بزرگ از اين چادرها مي ترسند، قدرت هاي بزرگ از اين سازماني كه بدون اينكه دست واحدي در كار باشد كه آنها را مجتمع كند، خود به خود ملت را به هم جوشانده اند در سراسر يك كشور، كشور پهناور، در ايام عاشورا و در دو ماه محرم و صفر و در ماه مبارك، اين مجالس است كه مردم را دور هم جمع كرده است. و اگر يك مطلبي بخواهد براي اسلام خدمتي بكند و شخصي بخواهد كه مطلبي را بگويد، سر تا سر كشور به واسطه همين گويندگان و خطبا و ائمه جمعه و جماعت يكدفعه منتشر مي شود و اجتماع مردم در تحت اين بيرق الهي، اين بيرق حسيني، اسباب اين مي شود كه سازمان داده شده باشد. اگر قدرت هاي بزرگ در منطقه هاي خودشان بخواهند كه يك اجتماعي ايجاد كنند، با فعاليت هاي زيادي كه شايد چند روز يا چند دهه مي كنند، در يك شهري، يك عده فرض كنيد صد هزار نفري، پنجاه هزار نفري با خرج هاي زياد و زحمت هاي زياد مجتمع مي شوند و به قول آن كسي كه مي خواهد صحبت كند، گوش مي دهند لكن شما مي بينيد كه براي خاطر همين مجالسي كه مردم را به هم پيوند داده است، اين مجالس عزائي كه مردم را به هم جوش داده است، به مجرد اينكه يك مطلبي پيش مي آيد، در يك شهر نه، در سر تا سر كشور، تمام قشرهاي مردم و عزاداران حضرت سيدالشهداء مجتمع مي شوند و احتياج به اينكه زياد زحمت كشيده بشود و تبليغات بشود، ندارد. با يك كلمه، وقتي مردم ببينند كه اين كلمه از حلقوم سيدالشهداء سلام الله عليه بيروت مي آيد، همه با هم مجتمع مي شوند. اينكه بعضي از ائمه (شايد امام باقر بوده، من الان خوب يادم نيست) مي فرمايد كه براي من يك نفر نوحه سرا در منا


بگذاريد كه آنجا براي من گريه بكند و عزا بگيرد، نه اين است كه حضرت باقر سلام الله عليه احتياج به اين داشته است و نه اينكه براي او شخصا فايده اي، داشته است، لكن جنبه سياسي اين را ببينيد، در منا آنوقتي كه از همه اقطار عالم آدم مي آيد آنجا، يك كسي بنشيند يا اشخاصي نوحه سرائي كنند براي امام باقر و جنايت كساني كه با او مخالفت كردند و او را مثلا به شهادت رساندند، ذكر كند و اين مسأله موجي باشد در همه دنيا اين مجالس عزا را دست كم گرفتند.

شايد غربزده ها به ما مي گويند كه ملت گريه و شايد خودي ها نمي توانند تحمل كنند كه يك قطره اشك مقابل چقدر ثواب است، يك مجلس عزا چقدر ثواب دارد، نتوانند هضم كنند و نتوانند هضم كنند آن چيزهائي كه براي ادعيه ذكر شده است و آن ثواب هائي كه براي دو سطر دعا ذكر شده است، نمي توانند اين را ادراك كنند. و هضم كنند. جهت سياسي اين دعاها و اين توجه به خدا و توجه همه مردم را به يك نكته، اين، اين است كه يك ملت را بسيج مي كند براي يك مقصد اسلامي. مجلس عزا نه براي اين است كه گريه بكنند براي سيدالشهداء و اجر ببرند، البته اين هم هست. و ديگران را اجر اخروي نصيب كند، بلكه مهم، آن جنبه سياسي است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشه اش را كشيده اند كه تا آخر باشد و آن، اين اجتماع تحت يك بيرق، اجتماع تحت يك ايده، و هيچ چيز نمي تواند اين كار را به مقداري كه عزاي حضرت سيدالشهداء در او تأثير دارد تأثير بكند. شما گمان نكنيد كه اگر اين مجالس عزا نبود و اگر اين دستجات سينه زني و نوجه سرائي نبود، 15 خرداد پيش مي آمد. هيچ قدرتي نمي توانست 15 خرداد را آنطور كند، مگر قدرت خون سيدالشهداء، و هيچ قدرتي نميتواند اين ملتي كه از همه جوانب به او هجوم شده است و از همه قدرت هاي بزرگ براي او توطئه چيده اند، اين توطئه ها را خنثي كند، الا همين مجالس عزا. در


اين مجالس عزا و سوگواري ونوحه سرائي براي سيد مظلومان و اظهار مظلوميت يك كسي كه براي خدا و براي رضاي او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا كرده است، اينطور ساخته جواناني را كه مي روند در جبهه ها و شهادت را مي خواهند و افتخار به شهادت مي كنند و اگر شهادت نصيب شان نشود متاثر مي شوند، و آنطور مادران را مي سازد كه جوان هاي خودشان را از دست مي دهند باز مي گويند و باز هم يكي دو تا داريم. اين مجالس عزاي سيدالشهداء است و مجالس دعا و دعاي كميل و ساير ادعيه است كه مي سازد اين جمعيت را اينطور و اساس را اسلام از اول بنا كرده است، به طوري كه با همين ايده و با همين برنامه به پيش برود و اگر چنانچه واقعا بفهمند و بفهمانند كه مسأله چه هست و اين عزاداري براي چه هست و اين گريه براي چه اينقدر ارج پيدا كرده و اجر پيش خدا دارد،آنوقت ما را ملت گريه نمي گويند، ما را ملت حماسه مي خوانند اگر بفهمند آنها كه حضرت سجاد سلام الله عليه كه همه چيزش را در كربلا از دست داد و در يك حكومتي بود كه قدرت بر همه چيز داشت، اين ادعيه اي كه از او باقي مانده است چه كرده است و چطور مي تواند تجهيز بكند، به ما نمي گفتند كه ادعيه براي چيست. اگر روشنفكران ما فهميده باشند كه اين مجالس و اين دعاها و اين ذكرها و اين مجالس مصيبت جنبه سياسي و اجتماعي اش چيست، نمي گويند كه براي چه اينكار را بكنيم. تمام روشنفكرها و تمام غربزده ها و تمام قدرتمندها اگر جمع بشوند نمي توانند يك 15 خرداد را ايجاد كنند، آنچه اين قدرت را دارد اين است كه در تحت لواي او همه مجتمعند. ما كه داد مي زنيم كه ما اسلام را ميخواهيم و جمهوري اسلامي را ميخواهيم، براي اينكه در جمهوري اسلامي به نام اينكه اسلامي است و براي خداست، همه ملت مجتمع هستند و ما ديديم كه براي خاطر همين جمهوري اسلامي


بودند و براي خاطر همين كه براي خدا قيام كردند، اين جمهوري اسلامي برخوردار از چه قدرتي از ملت و از ساير كشورها هم برخوردار شده است.

ملت ما قدر اين مجالس را بدانند، مجالسي كه زنده نگه مي دارد ملت ها را در ايام عاشورا زياد و زيادتر و در ساير ايام هم غير اين ايام متبركه، هفته هاست و جنبش هاي اينطوري هست. اگر بعد سياسي اينها را اينها بفهمند، همان غربزده ها هم مجلس بپا مي كنند و عزاداري مي كنند، اگر چنانچه ملت را بخواهند و كشور خودشان را بخواهند. من اميدوارم كه هر چه بيشتر و هر چه بهتر اين مجالس برپا باشد. و از خطباي بزرگ تا آن نوحه خوان در اين تأثير دارد. آن كه ايستاده پاي منبر چند شعر مي گويد و چند شعر مي خواند با آن كه در منبر است و خطيب است، اينها هر دو در اين مسأله تأثير دارند تأثير طبيعي دارند، گر چه خود بعضي اشخاص هم ندانند دارند چه مي كنند، من حيث لا يشعر. تقريبا ما به اين مرتبه رسيده ايم كه ملت ما يكدفعه يك انقلابي كرد و يك انفجاري درش حاصل شد كه نظير آن در هيچ جا نبود. يك ملتي كه همه چيزش وابسته بود و اين رژيم سابق همه چيز اين را از دست داده بود و همه شرافت انساني اين كشور را از دست داده بود و همه چيز ما را وابسته كرده بود، يكدفعه يك انفجاري حاصل شد كه اين انفجار در بركت همين مجالسي كه همه كشور را، همه مردم را دور هم جمع مي كرد و همه به يك نقطه نظر مي كردند. اين مسأله را بايد آقايان خطبا و ائمه جماعت و ائمه جمعه، درست بيشتر از آنقدري كه من ميدانم، براي مردم تشريح كنند، تا اينكه گمان نكنند كه ما يك ملت گريه هستيم. ما يك ملتي هستيم كه با همين گريه ها يك قدرت دو هزار و پانصد ساله را از بين برديم. [1] .



پاورقي

[1] صحيفه‏ي نور، ج 16، ص 210-207.