بازگشت

شعار عاشورا


عاشورا پس از وقوع خويش به مرحله ي تأثير گذاري پيوست. پيگيري ژرف اين موضوع در تاريخ بسيار جالب و آموزنده است، كه حركت عاشورا در كمترين مدت به موضعگيري كساني بسيار به سود عاشورا و آرمان عاشورا انجاميد. كاروان اسيران، طلايه داران تأثيرگستري عاشورا بودند و پيامبران اين رسالت؛ آنان به هر جا پاي گذاشتند عاشورا را با خود به آنجا بردند، تا جايي كه دربار ستمگستر دمشق را زير تأثير پر عظمت عاشورا خرد كردند. اينها مسائل عظيم و زيبايي است كه نمونه هاي عاليترين حضورهاي متعهدانه ي انساني در طول تاريخ است، و بايد در جاي خود - و به گونه اي سزاوار - مورد پژوهش و تبيين قرار گيرد، و با عرضه هايي شكوهمند و پر جاذبه


ترسيم يابد، و ابعاد حركتهاي عاشورايي كه در تاريخ اسلام پديد آمده است شناسانده شود؛ و بويژه از نظر تحقق بخشيدن به «اهداف عاشورا» ارزيابي گردد.

در تاريخ اسلام حركتهاي عاشورايي بسياري پديد آمده است، و كسان بسياري در پي فرياد عاشورا به اداي رسالت خويش پرداخته اند. پژوهش در اين باره نياز به كاري سنگين و مفصل - و چه بسا گروهي - دارد، كه ما اكنون درصدد آن نيستيم؛ بلكه در اينجا مي خواهيم بيشتر از هر چيز به حركت اخير زمان خود اشاره كنيم. در حركت اخير ملت ايران، عاشورا داراي نقشي بسيار مهم بود؛ بيشترين حجم مردمي كه به اين حركت توفنده پيوستند از عاشورا برخاست؛ و چنانكه گفته اند، در عاشوراي سال 1399 هجري قمري (1357 هجري شمسي): «به جاي آنكه چشم تاريخ تشيع پر اشك شود، قلب تاريخ تشيع پر خون گرديد»، و زبان آتشين شهيدان [1] سخن آخر را گفت. پس اين انقلاب - به صورتي عميق و وسيع - مديون عاشوراست. و اداي دين به عاشورا، تحقق بخشيدن به اهداف عاشوراست؛ از اين رو بايد همه ي حركتها و جهتگيريها و عملكردها، در راه تحقق بخشي به اهداف عاشورا باشد، يعني اقامه ي عدل و نجات محرومان و مظلومان، بويژه محرومان اجتماعي و مظلومان اقتصادي، كه - اغلب - به نام «عدالت»، ستم ديده اند، و به نام «طرفداري»، در اعماق مغاكهاي محروميت سرنگون گشته اند. و نبايد فراموش كرد و خود را به غفلت - يا تغافل - زد، كه محروم اجتماعي و مظلوم اقتصادي،


محروم فرهنگي و معنوي و ديني و تربيتي نيز هست (و دردا و دريغا...).


پاورقي

[1] «زبان شهيدان از آتش است» - تي. اس. اليوت (نقل از يک مقاله).