بازگشت

نماز شب


درباره ي «نماز» تأكيد بسيار شده است. پيامبر اكرم «ص» فرموده است: «نشستن در مسجد، در انتظار رسيدن وقت نماز عبادت است، تا هنگامي كه عمل خود را باطل نكرده است». پرسيدند: باطل كردن عمل به چيست؟ فرمود: «به غيبت كردن». [1] نيز در وصاياي آن حضرت به ابوذر آمده است: «اي ابوذر!... من از نماز خواندن سير نمي شوم... هر مؤمني كه به نماز مي ايستد، از همانجا كه ايستاده است تا عرش بر او رحمت و فيض الهي مي بارد، و فرشته اي در كنار او فرياد مي زند: اي فرزند آدم: اگر بداني كه اجر نماز چيست و تو با چه خدايي راز دل مي گويي و مناجات مي كني، هيچگاه نمازت را تمام نخواهي كرد». [2] و پس از نمازهاي واجب، درباره ي نماز شب تأكيد بسيار شده است، حتي پيامبر اكرم «ص» به اميرالمؤمنين امام علي بن ابيطالب «ع» نيز مي فرمايد: «يا علي! برتو باد به نماز شب، نماز شب بخوان، نماز شب بخوان...». نماز شب را وسيله ي شرافت مؤمن، و قرب به خدا، و شبيه شدن به پيامبران شمرده اند. در قنوت نماز وتر استغفار مي كنند، و مصداق «و المستغفرين بالأسحار» [3] (كساني كه در سحرها استغفار كنند) مي شوند، كه خداوند به آنان وعده ي بهشت داده


است. [4] .

در اينجا مناسب است حديثي نقل كنم، از احياگر بزرگ فطرت، و آموزگار سترگ معرفت، حضرت امام جعفر صادق «ع»، درباده ي «نماز شب» و اهميت اين گنج الهي و سر روحاني، شايد موجب توفيق كساني گردد، و سبب دعايي و آمرزشي براي اين ناتوان. اين حديث گرانمايه را شيخ بزرگوار، ابومحمد حسن ديلمي، در كتاب «ارشادالقلوب» [5] نقل كرده است:

امام صادق «ع»، اين حديث را از پدران خود، از حضرت پيامبر اكرم «ص» نقل مي كند كه آن معلم بزرگ هدايت و قرب چنين فرمود:

«صلاة الليل مرضاة للرب، و حب الملائكة، و سنة الأنبياء «ع»، و نور المعرفة، و اصل الايمان، و راحة الأبدان، و كراهية الشيطان، و سلاح علي الأعداء، و اجابة للدعاء، و قبول للأعمال، و بركة في الرزق، و شفيع بين صاحبها و ملك الموت، و سراج في قبره، و فراش من تحت جنبيه، و جواب منكر و نكير، و مونس و زائر في قبره؛ فاذا كان يوم القيامة كانت الصلاة ظلا عليه، و تاجا علي رأسه، و لباسا علي بدنه، و نورا يسعي بين يديه، و سترا بينه و بين النار، و حجة للمؤمن بين يدي الله تعالي، و ثقلا في الموازين، و جوازا علي الصراط، و مفتاحا للجنة، لأن الصلاة تكبير و تحميد، و تسبيح و تمجيد، و تقديس و تعظيم، و قراءة و دعاء؛ و ان أصل الأعمال كلها، الصلاة لوقتها.


- نماز شب باعث خشنودي پروردگار است و دوستي با فرشتگان و پيروي از سنت پيامبران «ع»؛ نماز شب پرتو معرفت خداست (كه در دل مي تابد)، و ريشه ي ايمان است، و مايه ي آسايش ابدان، [6] و سبب ناراحتي شيطان، و سلاحي (روحي و روحاني) در برابر دشمنان، و سبب پذيرش دعاست (و انعكاس روحانيت آن در نفس)، و باعث قبولي اعمال ديگر است (و صعود آنها)؛ روزي را بركت مي دهد، و ميان انسان و فرشته ي مرگ ميانجيگري مي كند (تا روح او را بآساني بگيرد)، و چراغي است براي تاريكي قبر، و فرشي است براي خاك گور، و پاسخي است به فرشتگان سؤال، و همدمي است كه در تنهايي قبر به ديدار انسان مي آيد؛ و چون روز رستاخيز شود نماز شب سايباني خواهد بود براي انسان، و تاجي بر سر او و لباسي بر اندام او؛ و خود نوري خواهد شد كه (در تاريكيهاي قيامت) راه انسان را روشن كند، و حايلي خواهد بود ميان انسان و آتش دوزخ؛ و حجت انسان معتقد است در نزد خداي متعال (و دليلي است بر ايمان و اطاعت و خدادوستي او)؛ نماز شب ترازوي اعمال را پر و سنگين مي كند، و جوازي است براي عبور از پل صراط، و كليد در بهشت است (كه در دست هر كس باشد با آن وارد بهشت مي شود)؛ چون نماز - در واقع - بزرگداشت و ستايش خداوند است، و ياد كردن پاكي و بزرگواري و قداست و عظمت او، و در آن قرآن مي خوانند و دعا مي كنند (پس همه ي آن نورانيت است و راهي به قرب


خدا و جاودانگي، و گسستن از غير خدا، يعني پوچها و زائلها)؛ و همانا اصل و شالوده ي همه ي اعمال انسان نماز به وقت خواندن است».

در اين حديث بسيار گرانبها (كه از اسرار و حقايق مرسله و حكمت محمديه است)، 25 نتيجه ي بزرگ و اثر بسيار مهم براي نماز شب شمرده شده است، كه انسان به يك يك آنها نيازمند است، و هر يك از آنها بهره اش گردد فايز است و برنده، و از همه بالاتر قرب به درگاه خدا؛ پس نماز شب را - به قصد قربت و خالص - بخوانند، و اين نتايج را در نيت نياورند (كه آنها خود بخود حاصل مي شود)، بخوانند و روح مؤلف «ارشاد القلوب» را با دعايي شاد كنند، و اين نيازمند را با طلب آمرزشي ياد... [7] .


پاورقي

[1] «تحف العقول» ص 39.

[2] «مکارم الأخلاق»، «بحارالأنوار» ج 74، ص 78.

[3] «سورة آل عمران» (3)، آيه‏ي 17.

[4] «بحارالأنوار» ج 74، ص 69.

[5] در برخي از چاپهاي آن، ص 266.

[6] از نظر کم خوردن و سبک خوردن (که براي بيداري سحر و بجا آوردن نماز شب لازم است)، و تحرک و بهره‏وري از هواي تميز و آرامش نيمه شب و ديگر آثار سحر...

[7] و شيخ بزرگوار، متأله خالص قرآني، و متحقق به حقايق خاص ولايي، صاحب مقامات و واجد اسرار، و حضرت شيخ مجتبي قزويني خراساني (1318 ق - 1386 ق)، درباره‏ي آيه‏ي 78، از سوره‏ي اسراء (...ان قرآن الفجر کان مشهودا)، بياني عميق و زيبا داشت، و وصولي گرانسنگ، و مي‏فرمود: «خواندن مقداري از قرآن کريم، پيش از طلوع فجر و نزديک به آن، با تأمل و توجه و استغراق، آثاري بسيار مهم دارد». و بدينسان از سر اتصال به روحانيت سحر، در حال ارتباط با ملکوت قرآن، اشاره‏وار سخن مي‏گفت. اللهم زد في توفيقات الموفقين، و وفقنا ببرکة دعائهم.