بازگشت

خطبه ام كلثوم دختر اميرالمؤمنين در كوفه


و سيد بن طاوس در لهوف آورده كه ام كلثوم دختر اميرالمؤمنين عليه السلام آن روز از پس پرده ي خويش گريه كنان بدين گونه سخن راند :

يا اهل الكوفة سوأة لكم ، ما لكم خذلتم حسينا و قتلتموه ، و انتهبتم امواله و ورثتموه ، و سبيتم نسائه ، و نكبتموه فتبا لكم ، و سحقا ويلكم اتدرون اي دواه دهتكم ، واي وزر علي ظهوركم حملتم ، و اي دماء سفكتموها ، واي كريمة اصبتموها واي صبية سليتموها ، واي اموال انتهبتموها ، قتلتم خير رجالات بعد النبي صلي الله عليه و آله ، و نزعت الرحمة من قلوبكم ، الا ان حزب الله هم الفائزون ، و


حزب الشيطان هم الخاسرون ثم قالت :



قتلتم اخي صبرا فويل لامكم

ستجزون نارا حرها يتوقد



سفكتم دماء حرم الله سفكها

و حرمها القرآن ثم محمد (ص)



الا فابشروا بالنار انكم غدا

لفي سفر حقا يقينا تخلدوا



و اني لابكي في حباتي علي اخي

علي خير من بعدالنبي سيولد [1] .



بدمع غزير مستهل مكفكف

علي الخدمني دائما ليس يجمد



زشتي و بدي بادتان ، چون است كه ياري حسين مظلوم نكرديد او را كشتيد و مالش را به تاراج برده عيالش به اسيري برانديد ، مگر دانسته ايد تا چه بليت بر خود خواسته ، و چه بار بزرگ بر پشت خود برداشته ايد ، تا كدام خون پاك كه بر خاك ريخته ايد ، و كدام دختران برهنه نموديد ، البته در دل شما هيچ رحم نبود كه چنين كرديد ، و بعد از پيغمبر خويش بهترين مردمان را شهيد ساختيد ، آنگاه بدين اشعار رثا گفت و سوز دل باز نمود ، كوفيان ديگر باره بگريستند و زنان موي پريشان كرده خاك بر سر مي افشاندند ، و روي بخراشيدند .


پاورقي

[1] کذا في جميع النسخ - منه.