بازگشت

ذكر ورود اهل بيت رسول به كوفه و بيان خطبي كه انشا نموده اند


چنانكه مرقوم قلم مشكين رقم شد عمر بن سعد عليه اللعنة سر مطهر حضرت امام صلي الله عليه را با خولي بن يزيد نزد عبيد الله بن زياد لعنه الله بفرستاد و خود روز يازدهم محرم بعد از زوال شمس با اسراي اهلبيت به جانب كوفه روانه شد . آورده اند كه اسرا را بر اشتران امام سوار كردند و آن جمله مراكب را جهاز و وطا نبود و از همه جوانان اهل بيت و موالي جز حضرت سجاد و محمد باقر عليهماالسلام و حسن مثني و زيد و عمرو فرزندان حضرت مجتبي صلي الله عليه و از موالي غير از مرقع ابن قمامه اسدي ، و عقبة بن سمعان كس همراه نبود ، چون نزديك كوفه رسيدند بي شرمان كوفه به نظاره بيرون آمده همي نگريستند زني كوفيه بدان مظلومان مشرف شده پرسيد : من اي الاساري انتن . تا از اسيران كدام طايفه و چه شهريد ؟ گفتند نحن اساري آل محمد ما را كه مانند بردگان همي رانند ذريت رسول و عترت علي و بتوليم زن فرود آمده آنچه توانست چادر و مقنعه و لباس فراهم كرده پيش داشت تا طاهرات روي خود بپوشيدند ، كوفيان را از مشاهده اين حال فرياد ناله و عويل برخاست ، بر گريه و زاري بيفزودند ، حضرت سجاد چون نياحت آنها بديد گفت ان هؤلاء يبكون و ينوحون من اجلنا فمن قتلنا غيرهم و في رواية ( اتنوحون و تبكون من اجلنا فمن قتلنا ) چون اينان خود بر ما همي گريند پس ما را كه كشته ؟ اكنون خطب اهل بيت عصمت و طهارت را به تمامها بياوريم و ملخص ترجمه هر يك بنگاريم