بازگشت

تضييقات حر بر نفس مقدس


اين سختگيري، براي امام (ع) تحديد اراده بود تحديد حريت او بود؛ سلب مصونيت از او و از عزيزان و از حريم و حرم او مي نمود، امام (ع) در تحت فشار فكري و فشار دشمن و خستگي راه و گرد و غبار آن آيا پياده شود؟!! آيا حريت نفس زير بار مي رود كه به حكم دشمن و بر طبق دلخواه او كه البته بصلاح دشمن است و بصلاح خود او نيست پياده شود؟ اين پياده شدن پياده كردن است نه پياده شدن معلوم است مطابق آخرين صلاح دشمن و قوت تحكم او است و مساوق با ضعف جانب امام و استضعاف او است، اين پياده شدن چون بحكم دشمن است لابد دشمن تمام صلاح بيني خود و بيچارگي او را ديده كه او را پياده ميكند مانند آنست كه حضرت او (ع) را از آسمان به زمين فرو مي آورد حركت خود را مي بيند كه ديگر خاتمه پيدا مي كند آخرين سواري است كه به اطراف آفاق ممكن است و بدنبال خاتمه ي حركت، خاتمه ي حياتست ديگر از خطوط حياة و لوازم


حفظ حياة، دست او بيك معني كوتاه خواهد شد ديد و بازديد هواخواهان خاتمه پيدا خواهد كرد، باز بودن دست براي تصريف و تصرف در امور براي حفظ مصالح خاتمه پيدا خواهد يافت (ناپلئون وقتي از كشتي چشمش به جزيره ي سنت هلن افتاد و ديد كه يكتخته آتش فشان است. گفت اين سرزمين بوي مرگ مي دهد پسران پيت خوب مي دانند كه ما را كجا پياده كنند).