بازگشت

براي ما جان مي دهد دشمن به شادي ما به شيون


راوي گفت: مسلم بن عوسجه برابر روي همه جان داد، صيحه كنيزش بلند شد كه:«وا سيداه؛ يابن عوسجتاه »اي آقاي من، اي آقازاده ي من؛ در اثر آن شيون، لشگر عمر سعد به يكديگر بشارت مي دادند كه:«مژده باد مسلم بن عوسجه كشته شد ».


«شبث بن ربعي »به آنان گفت: خدا مرگتان بدهد، مادرتان به شيون شما بنشيند، خويشتن را به دست خودتان مي كشيد و خود را ذليل ديگران مي كنيد.

آيا خرميد كه مانند مسلم بن عوسجه كشته شود؟ هلا بدانيد بحق آن كسي كه من به او اسلام آورده ام، براي مسلم ميان مسلمين موقفهاي بسي گرامي من ديده ام.

من در روز سلق آذربايجان [1] در آن جبهه ي جنگ با كفار ديدم كه اين مرد بهادر شش تن كافر ماجراجو را پيش از آنكه سوارهاي مسلمين تمامي سر صف آمده باشند كشته بود، آيا مانند اوئي از شما كشته مي شود و شما خوشحالي مي كنيد؟

كميت بن زيد اسدي درباره ي مسلم گويد: و ان اباحجل قتيل مرمل



پاورقي

[1] سلق به وزن شفق هر دشت پهن و زمين باز و بيابان پهناور است. آذربايجان ناحيه‏ي معروفي است، (به سال 20 هجري) حذيفة بن يمان آن را فتح نمود و به گفته‏ي پاره‏اي تاريخ نگاران بعد از فتح نهاوند بود.

احمد بن داود دينوري در کتاب اخبار الطوال و ياقوت حموي در معجم خود گويند: با حذيفه بسياري از سپاه کوفه همراه بود که از جمله مسلم بن عوسجه و از جمله شبث بن ربعي بودند، چون جبهه‏ي جنگجويان کوفه در سر حد (ري و آذربايجان) بود ده هزار جنگجو از اهل کوفه در اين دو سر حد مي‏بود، شش هزار در سر حد آذربايجان و چهار هزار در سر حد ري، کوفه در آن روزگاران چهل هزار جنگجو داشت، در هر سال ده هزار را آنان بدين ميدان‏ها گمارده مي‏شدند که بنابراين هر مردي در چهار سال يکدفعه نوبت به او مي‏رسيد.

طبري و دينوري گويند: اين ناحيه در آغاز در روزگار خليفه‏ي دوم فتح شد،خليفه مغيرة بن شبعه ثقفي را والي کوفه کرد و فرستاد و به همراه وي خطي براي حذيفه بن يمان بنام واليگري آذربايجان روانه داشت، حذيفه در نهاوند بود که اين خط به او رسيد: با سپاه انبوهي از آن جا بسمت آذربايجان روانه شد تا به اردبيل رسيد که در آن روزگار شهرستان مرکزي آذربايجان بود و مرزبان آن جا براي جنگ با مسلمين جنگجويان را از اهل باجروان، و ميمند، و ند، و سروا، و شيز، و ميانج، و ديگر بلاد جمع‏آوري کرده با مسلمين چند روز به سختي جنگيد، سپس مرزبان با حذيفه به مبلغ 000 / 000 / 8 (هشت ميليون) وزن درهم براي جمع آذربايجان صلح کرد، به شرط آن که حذيفه احدي از آنان را نکشد و اسير نکند و هيچ آتشکده (خانه‏ي آتش) را ويران ننمايد و به کردهاي بلاد شيجان، و سيلان: و يمان دووان، تعرضي نکند و اهل شبز را بخصوص از جنشها و از اظهار آن چه در آن مواقع اظهار مي‏دارند ممانعت نکند.

حذيفه بعد از آن با اهل موقان و گيلان جنگ کرد و به آن‏ها تلفات وارد آورد و با آنها نيز به همين قدر مصالحه کرد.

واقدي گويد: به سال (22 هجري) مغيرة بن شعبه از کوفه به غزوه آذربايجان پرداخت و او را به قوه نيرو فتح کرد و خراج بر آن وضع کرد، چنانکه در کتب تواريخ و سير مفصلا مذکور است.

مدايني گويد: هنگامي که مشرکين در نهاوند شکست خورند مردم به شهرهاي خويشتن برگشتند واهل کوفه با حذيفة بن يمان بماندند؛ وي با آنان به جنگ آذربايجان پرداخت و با آنان به مبلغ 000 / 000 / 8 درهم مصالحه کرد و هنگامي که عثمان وليد بن عقبه را والي کوفه کرد وي عتبة بن فرقد را از آذربايجان عزل کرد، آذربايجانيان پيمان را نقض کردند، پس وليد به سال 25 با آن‏ها بجنگ پرداخت و عبدالله بن شبيل احمسي را فرمانده‏ي مقدمه کرده وي بر اهل موقان و تبريز و طيلسان غارت برد و غنيمت از آنان به چنگ آورد و اسير گرفت، سپس با اهالي آذربايجان بر همان قرارداد، صلح حذيفة بن يمان مصالحه کرد.