بازگشت

حبيب خندان و گريان است


شيخ كشي از كتاب مفاخره بصره و كوفه ذكر كرده؛ كه حبيب بن مظاهر اسدي خندان بيرون آمد؛ همي مي خنديد، برير بن خضير سيد القراء به او گفت: اي برادر اين ساعت ساعت خنده نيست، گفت پس چه موقعي از از اين موقع براي شادماني سزاوارتر است؟ بخدا سوگند اين پيش آمد چيزي نيست مگر اين كه اين از خدا بي خبرها با شمشيرهاي


خود بر ما بتازند و ما با حورالعين دست به گردن كنيم.