بازگشت

پيام من به تو


قيمت اين رجزها از اين است كه در يك بيابان پر از لشكر كه همه حسين را محكوم باعدام مي دانستند صداي اين گروه مغلوب آن همه جنجال و هياهو نبود بلكه به آوازي رسا فرياد ميزدند كه به جديت طرفدار حسينيم ما را بشناسيد و آواز ما را بشنويد كه شنيدني است. بالحقيقه پيامي است كه عظمت فرد بانست كه راي او از خود او باشد و خنجال و هياهو در راي او تأثير نداشته باشد و حقيقت را براي خود حقيقت بخواهد.

مي گويد جنگي كرد كه مانند نداشت جمعي را كشت و كشته شد (خدايش خوشنود باد) ظاهرا پيش از ظهر شهيد شده در زيارت قائميات آمده (السلام علي يزيد بن مغفل. السلام علي حجاج بن مسروق الجعفي.).


اللهم صل علي محمد.... اما الرحمة و فائد الخبر و مفتاح البركة كما نصب لامرك نفسه و عرض فيك للمكروه بدنه و كاشف في الدعاء اليك حامته و حارب في رضاك اسرته و قطع في احياء دينك رحمه و اقصي الادنين علي جحودهم و قرب الاقصين علي استجابتهم لك (صحيفه ي سجاديه).