بازگشت

عزاداري در جنوب شرقي آسيا


عزاداري در جنوب شرقي آسيا مخصوصا در جزيره هاي هند شرقي و اندونزي و سومطره و فيليپين و جاوه و ملتا كه مسلمانان علوي در آنجا بسيارند كه از حضرموت از صدها سال قبر مهاجرت كردند، چنين است كه اقامه ي مجالس حزن و عزاداري و نوحه سرائي بر امام حسين (ع) در تمام سال مخصوصا در دهه ي اول محرم هر سال و بالاخص در روز تاسوعا و عاشورا در آنجا متداول و رسم است، و اين عزاداري و نوحه سرائي و شعائر را در اين نواحي از روزي كه پاي مسلمانان علوي از اولاد علي العريضي گذارده شده شروع كردند، و علي رغم حكومت ها در اين شهرها مخصوصا در جزيره هاي فيليپين با مسلمين و جلوگيري آنان از انجام فرائض ديني و عبادات و شعائر مذهبي آنان، مسلمانان مخصوصا شيعه اين نوحه سرائي ها و عزاداري ها را اگر چه پنهاني بوده برگزار كرده اند.

ما بعضي از اين شعائر كه در اين بلاد اقامه مي شود توصيف مي كنيم:


1- در مقاله ي منتشر شده در شماره ي 9 و 10 از جلد 58 مجله ي العرفان الصيداويه سنه ي 1390 ه به قلم سيد حسن امين بعنوان: (لمحات من تاريخ الشيعة في اندنوسيه) آمده است:

و من باب مثال دانشمند اندونزي حسين جاجاد نغرات مي گويد:

روز عاشوراي محرم روزي است كه شيعه براي شهادت حسين (ع) در آنروز مجلس مي گيرند و خانواده هاي بسياري براي تهيه ي غذاي مخصوص كه آنرا (بيرسورا) مي گويند بپا مي خيزند و بيرسوار كلمه اي است كه از عاشورا گرفته شده و هم چنين ماه محرم را جاويه سورا مي نامند.

و نيز آثار شيعه را در (اتجه) شمال سومطره مي بينيم چون ماه محرم را ماه حسن و حسين (ع) مي نامند، و در (مينابخ كابو) كه در ساحل غربي سومطره است ماه محرم ماه نعش مي نامند و آن اشاره به عادت شيعه و مجلس گرفتن آنها بياد شهادت حسين (ع) است كه در آن عزاداري نعش رمزي حمل مي كنند و در خيابان ها مي گردانند بعد آن را به رودخانه يا در مسير آب مي اندازند... الخ.

سپس اين نويسنده ادامه مي دهد و از نويسنده اندونزي سيد محمد اسد شهاب ضمن بحث از هجرت علويين به جاوه مي نويسد:

تا امروز هميشه ماه محرم و صفر نزد بسياري از اندونزي ها محترم است و در آن دو ماه جشن نمي گيرند و عقد ازدواج نمي بندند و عروسي نمي كنند... الخ...

2- در صفحه ي 70 جلد 56 كتاب اعيان الشيعة آنجا كه از تاريخ شيعه در اندونزي بحث مي كند مي گويد:

مسلمانان اندونزي از قديم بعد از اداي فريضه ي حج بسوي عراق براي زيارت


عتبات مقدسه و حضور در مجلس عزاي حسيني در كربلا روانه مي شدند...

3- در صفحه ي 66 جلد 56 كتاب اعيان الشيعه آمده است:

مجلس سوگواري حسين در اندونزي:

رمز شجاعت اسلامي با شهادت مولاي ما امام حسين (ع) در ماه محرم است و تا امروز نزد عموم مسلمانان اندونزي براي محرم احترام خاصي است آنان ماه محرم را (سورا) مي نامند و اين كلمه شايد از كلمه (عاشورا) تحريف شده، و به عزاداري حسين (ع) در جزيره سومطره يادبود تابوت مي گويند و در روز دهم محرم شكل و شبيه شهادت شجاع بزرگ اسلامي امام حسين (ع) را بپا مي كنند.

و در جزيره (جاوا) براي اين روز بزرگ برنامه هاي مخصوص و سفره هاي اختصاصي است كه در آن فقط دو نوع شوربا از دو رنگ سرخ و سفيد مي پزند و بعد فرزندان را جمع مي كنند و شوربا بر آنها قسمت مي كنند و اين جمع آوري اولاد كوچك و كودكان رمز حزن و اندوه عميق است، و تصوير و شبيه يتيم شدن و حزن كودكان حسين است و رنگ سرخ غذا رمز و اشاره به خونهاي پاكي است كه ريخته شده و رنگ سفيد غذا رمز اخلاص و قرباني است، و تا امروز ماه محرم هر سال و صفر نزد اندونزي ها دو ماه محترم است كه در دلهاي آنان جاي گرفته كه جشن نمي گيرند و عقد ازدواج نمي بندند و عروسي نمي كنند، و اعتقاد استوار دارند به اينكه هر كس در اين دو ماه جشن بگيرد نحس و ناراحتي به او مي رسد، و در بلوك (آجيه) كه در سومطره شمالي است ماه محرم را ماه حسن و حسين مي نامند.

4- در صفحه ي 374 از جزء نهم از مجله ي المرشد البغداديه سال سوم تاريخ اول رجب 1347 ضمن مقاله اي به قلم محمد كاظم درباره اقامه ي عزاداري بر


امام حسين(ع) در جزيره هاي هند شرقي مخصوصا در جزيره سومطره آمده است.

هميشه عادت عزاداري در بعض نواحي جزيره هاي هند شرقي جريان دارد اغلب كساني كه به اين عادت و مراسم عمل مي كنند از اهالي جزيره سومطره است و اين عزاداري كه آن را (تابوت) مي گويند، طبق اصول متداوله نزد شيعه ي علويين نيست ولي در هر حال آثار و مراسم بكلي از بين نرفته و آشكارا ظاهر است كه مذهب علوي در اين جزيره ها مذهب پيشرو است و به برتري علويين مهاجر بخاطر دخول ملت جاوي سابقا در دين اسلام از قديم عزاداري در اين جزيره ها بوده است و آنان مراسم عزا و حزن براي دو سبط پيامبر (ص) در روز معين و شعائر و مظاهري كه به فكرشان مي رسد برگزار مي كنند، ولي از روزي كه حكومت فعلي به اين جزيره ها استيلا پيدا كرده شروع نموده كه اين مظاهر و شعائر را آرام آرام جلوگيري مي كند تا از بين ببرد، مخصوصا در جزيره جاوه سخت تر ممانعت مي كند، ولي بعضي شهرهاي كوچك در سومطره باقي مانده كه اين عزاداري ها در آنجا برگزار مي شود.

و اول كسي كه (تابوت) ساخت و عزاداري برگزار كرد اهل (ميناء نقطايا) و يكي از قطعه هاي جزيره سومطره است و اين مراسم بخاطر حزن و اندوه و از خود گذشتگي در دوستي دو سبط رسول (ص) بوده، بعدا اين عادت به قطعه هاي ديگر همسايه ي مانند (آجيه) و (بقكولين) سرايت كرد.

و عزاداري نزد آنان در اول محرم شروع مي شود و برنامه ي آنان چنين است كه آنها در محرم به يكي از شواطي مي روند و مقداري خاك بقصد خاكي كه صورت حسين(ع) هنگام جنگ به آن آغشته شده بر مي دارند و آنرا در يكي از بيابانها مي گذارند و اطراف آنرا از چوب ديوار مي كشند و تا روز نهم محرم آن را


ترك مي كنند.

و در نهم محرم همه بيرون مي روند و طبل و طاس همراه خودشان مي آوردند و از شاخه هاي درخت موز بر مي دارند و روي آن خاكي كه در بيابان گذارده اند مي نهند و هنگام بيرون آمدن براي مراسم در گرفتن شاخه هاي ميان هر گروهي كشمكش ها رخ مي دهد، و در روز دهم محرم با تابوت كوچك بيرون مي روند و آنرا (تابوت لينواتق) مي نامند و آن را براي گرفتن صدقات از نيكوكاران بر مي دارند كه لباس زرد پوشيده و او را (انك مجنون) يعني پسر ديوانه مي نامند و همين كه به يكي از خوانه ها مي رسد كودكان اطراف او را مي گيرند و با صداي بلند ناله مي زند:(حسن حسين) كه گويا با اين عمل مصيبتي را كه بر امام حسن (ع) و امام حسين (ع) وارد شده به مردم تذكر و ياد آوري مي كنند و پي در پي تا ساعت يازده روز از خانه اي به خانه ي ديگر مي روند و در ساعت دوازده ظهر شروع مي كنند به طبل زدن و شعرهاي حزن آور خواندن و عاطفه ها را به هيجان آوردن.

آه و ناله ي تماشاچيان از ياد آوري آن فاجعه ي ناگوار ديده مي شود و انگشت هائي كه از چوب مي سازند شب هنگام به همراه خود مي آوردند و روي آنرا با پارچه يا برگي مي پوشانند و روي آن گل مي گذارند و با اين وسيله شبيه انگشتان امام حسين (ع) را هنگامي كه ستم گران در كربلا او را شهيد كردند در مي آورند و شب مردم به سوي قريه دسته جمعي و يك يك بر مي گردند تا آن شب با شعرهاي مرثيه و حادثه ي غمبار كربلا زمزمه مي كنند.

و در شب دوم نيز با آن انگشت ها بيرون مي آيند و بر روي آن شبيه عمامه مي گذارند و آنرا (سربان) مي نامند آن عمامه را از همان گل كه در بيابان گذارده اند مي سازند و با پارچه هاي سفيد دور آنرا مي گيرند و عنوان عمامه ي امام حسين (ع) كه در وقائع كربلا به سر مي گذاشت به آن مي دهند و در شب دوازدهم محرم با


تابوتها و طبلها و آنچه كه عادت دارند با خود بر مي دارند بيرون مي آيند و بطرف خانه حاكم شهر مي روند سپس با تابوتها براي گرفتن صدقات دوباره شهرها را مي گردند و هنگامي كه مقابل هر خانه اي مي رسند شعرهائي مي خوانند و آنرا (انك ايندنق) مي نامند مضمون آن حوادث و ناگواريها است كه دشمنان اهل بيت مرتكب شدند.

و هنگام روز همه ي اهل قريه بيرون مي آيند و همراه هر طايفه اي تابوت هست و با آن علم به يكي از شطها مي روند و دراين اثنا رجزها مي خوانند و هر گروهي به تابوت خود افتخار مي كند و مي روند تا تقريبا ساعت شش مغرب به شط مي رسند و همين كه به آنجا رسيدند همه ي تابوت ها را به رودخانه يا دريا مي اندازند و در آنجا وقتي كه تابوتها دفن مي شوند ناله و گريه براي ياد حسين (ع) بلند ميشود بعد هر يك از آنان به محل خود بر مي گردند.

اين بود خلاصه ي عادت و مراسمي كه اهل سومطره اجرا مي كنند و البته تغييرات و زياده وكم به حسب گردش زمان پيش مي آيد هم چنانكه در همه ي نواحي مانند عراق و ايران شيعه به آن گرفتار است.

5- پسر خواهرم مهندس حاج سيد محمد علي شهرستاني كه از بانكوك پايتخت تايلند در دهه ي اول محرم سنه ي 1394 ه ديدن كرده براي من نقل كرد.

عزاي حسيني با كاملترين مظاهرش در بانكوك و بعضي از نقاط تايلند برگزار ميشود و او با چشم خود مشاهده كرده بود كه مجالس عزا و سوگواري و اجتماعات نوحه سرائي و مرثيه خواني بر امام حسين (ع) در دهه ي محرم اقامه مي كنند و او خودش در بعضي از عزاداري ها مخصوص در دسته هاي غمبار و مجالس نوحه سرائي كه در مساجد و حسينيه هاي چهار گانه كه با مرور زمان در بانكوك اقامه مي شده شركت كرده بود، و از روزي كه يكي از علماء شيعه در عهد حكومت


طايفه ي صفوي از چهار صد سال قبل از ايران به آنجا رفته اين مراسم شروع شده است...

و شماره ي شيعيان بانكوك در زمان حاضر به دو هزار نفر مي رسد كه همه ي آنان در مراسم عزائي كه حادثه ي كربلا با تفصيل در آنجا خوانده مي شود شركت مي كنند و هم چنين در اين دهه مخصوصا در روز تاسوعا و عاشورا شركت كنندگان در اين سوگواري و نوحه سرائي ها لباس مشكي مي پوشند و به سينه و پشت سرشان مي زنند و اشك چشمشان مانند سيل جاري ميشود و نيز پخش و توزيع خيرات و اطعام مساكين در اين دهه مخصوصا در روز تاسوعا و عاشورا فراوان و بيش از حد است و با بهترين وجه در بين طبقات مختلف در آنجا عملي مي شود.