بازگشت

آتش زدن خيمه ي بي صاحب شهيد كربلا به حكم ابن سعد


پس سوار و با جماعتي از لشكر بكنار خيام اهل بيت خير الانام آمده و فرمان كرد كه اين خيمه ها را آتش درزنيد و پاك بسوزانيد فرياد واغوثاه واذلاه وامحمداه واعلياه واحسناه واحسيناه از اهل بيت پيغمبر بالا گرفت.

حميد بن مسلم ميگويد: زني از بكر بن وائل با شوهر خويش در لشكر ابن سعد بود چون اين بديد با شمشير كشيده بكنار خيمه هاي اهل بيت آمد و فرياد برداشت كه اي قبيله بكر بن وائل اي خونخواهان آل پيغمبر آيا دختران رسول خداي را برهنه مينمايند و به دست نهب غارت پايمال ميكنند؟ حكم جز براي خداي نيست چرا خون خواهي نمي كنيد؟ و كينه توزي نميفرمائيد؟ شورهش بيامد و دست او را بگرفت و با خود ببرد و در خيمه خويش باز داشت.

و بالجمله بحكم پسر سعدآتش در خيمه هاي اهل بيت زدند شعله نار بالا گرفت فرزندان پيغمبر دهشت زده و آسيمه سر از خيمه ها بيرون دويدند و با سر و پاي برهنه بجانب مصرع حسين عليه السلام روان گشتند و دوان دوان خود را بقتلگاه رسانيدند و سر و روي را با مشت و سيلي بخستند [1] .


پاورقي

[1] ناسخ ج 3 ص 27 تا 28.