بازگشت

مجمع بن عبدالله عائذي


مـجـمـع بن عبداللّه [1] به گفته برخي، تابعي و از ياران حضرت امام علي (ع) [2] بود كه در جنگ صفين [3] شركت داشت.

وي هـمـراه فـرزنـدش عـائذ و عـمـربـن خالد و جنادة بن حارث و غلام عمربن خالد از كوفه بـراي يـاري امـام حـسـيـن (ع) بـيـرون شـدنـد و در عـُذَيب الهجانات [4] به آن حضرت پيوستند. [5] .

حرّ بن يزيد رياحي ـ كه در آن منزل راه كوفه را بر امام (ع) بسته بود ـ وي و همراهانش ‍ را بـازداشـت كـرد، ولي آن حـضـرت آنـان را جـزو يـاران خـود دانـسـت و از چـنـگ حـُرّ رهـا نمود. [6] .

آنگاه امام (ع) فرمود: از وضع مردماني كه پشت سر گذاشتيد آگاهم سازيد؟ مجمع عرض كـرد: اعـيـان و اشـراف كـوفـه رشـوه هـايـشـان فـزونـي گـشـتـه و جـوال هـا و انـبان هايشان پر شده است. [حاكمان] دوستيشان را جلب و خود را تنها خيرخواه آنـان وانـمـود كـرده انـد. امـا ديـگـر مـردم گـرچـه قـلبـا هـوادار تـو هـسـتـنـد، ولي فـردا شمشيرهايشان بر ضدّ تو كشيده خواهد بود. [7] .

روز عـاشـورا در آغـاز جـنـگ، وي و هـمـراه سه تن ديگر: عمربن خالد صيداوي و جابر بن حـارث سـلمـانـي و غـلام عـمـر بـن خـالد صـيـداوي، بـا شمشيرهاي كشيده وارد ميدان مبارزه گـشـتـند، و جنگي سخت نمودند، چنان كه در صف دشمن شكاف ايجاد شد. لشكر آنان را در مـيـان گـرفـتند و راه بازگشت بر آنان بسته شد. در اين هنگام حضرت عباس (ع) آنان را نجات داد، در حالي كه جراحات زيادي برداشته بودند، [بار ديگر] دشمن به آنها نزديك شـد و در يـك نـبـرد سـخـت هـر چـهـارتـن بـه درجـه رفـيـع شـهـادت نايل آمدند. [8] .

در زيارت رجبيه و ناحيه مقدسه از وي چنين ياد شده است:

«السَّلام عَلي مَجمَعِ بنِ عَبْداللّهِ العائذي» [9] .


پاورقي

[1] مـجـمـع بـن عـائذ (عـاشـورا چـه روزيست ص 223) و مجمع بن عبيدالله عائدي (آرامگاه هاي خاندان پاک پيامبر(ص» نيز گفته شده است.

[2] ابـصـار العـيـن، ص 145 مـرکـز الدراسات الاسلامية لحرس الثورة؛ صاحب ابـصـار العـيـن مـطـالب بـالا را از کـتـاب هـاي انـسـاب و طـبـقـات نقل فرموده که با مراجعه به برخي از آنها يافت نشد.

[3] فـرسـان الهـيـجـاء، ج 2، ص 51، صـاحب فرسان از ابن الکلبي و الاصابة مطالب فوق را نقل نموده که با مراجعه به الاصابة و ابن الکلبي يافت نشد.

[4] براي آگاهي از اين مکان ر.ک. به: مقاله «جابر بن حارث سلماني.».

[5] ابصار العين، ص 115، مرکز الدراسات الاسلامية لحرس الثورة.

[6] تاريخ طبري، ج 5، ص 405 دارالمعارف.

[7] همان.

[8] تـاريـخ طـبـري، ج 5، ص 405 و 446، دارالمـعـارف؛ کـامـل ابـن اثير، ج 4، ص 74؛ ابصار العين، ص 145، مرکز الدراسات الاسلامية لحرس الثـورة؛ تـسـمـيـة من قتل مع الحسين شماره 63، انساب الاشراف، ج 3، ص 199 و 172، دارالتعارف.

[9] اقبال، ج 3، ص 79 و 345.