اسلم بن عمرو
در منابع مربوط به قيام امام حسين (ع)، از غلامي ترك يا رومي، سخن به ميان آمده است. بـرخـي او را واضـح [1] و برخي ديگر اسلم بن عمرو [2] خوانده اند. نيز، گروهي او را از آنِ امام حسين (ع) [3] .
و گروهي از آنِجنادة بن حارث سلماني [4] و ابن شهرآشوب وي را از آنِ حُرّ [5] دانسته است.
نقل شده است كه وي قاري قرآن، داناي به زبان عربي و در مواقعي كاتب امام حسين (ع) بـوده اسـت. هـنـگـام هـجـرت امـام حـسين (ع) از مدينه به مكّه و از آنجا به كربلا، همراه آن حـضـرت بـود. روز عـاشـورا از امـام (ع) اذن مـيدان گرفت و آهنگ پيكار كرد. [6] سماوي رجز زير را به اين غلام نسبت داده است:
أَميري حُسَيْن وَنِعْمَ الاَْمير
سُرورُ فُؤ ادَ البَشيرِ النَّذير [7] .
فـرمـانـده مـن حـسـيـن (ع) اسـت؛ و چـه خـوب فـرمـانـدهـي! [هـمانا او] مايه شادماني قلب رسول خدا(ص) است.
امـا بـرخـي ديـگر از منابع رجز مذكور را از آنِ جواني كه روز عاشورا پدرش شهيد شده بود و به تشويق مادرش وارد ميدان نبرد گرديده دانسته اند. [8] .
پاره اي از مآخذ رجزي را كه در پي مي آيد، براي اين غلام ذكر كرده اند:
اَلْبَحرُ مِنْ طَعني وَضَربي يَصْطَلي
وَالْجوُّ مِنْ سَهمي وَنَبلي يَمْتلي
اِذا حِسامي فِي يَميني يَنْجَلي
يَنشَقُّ قَلْبُ الْحاسِدِ المُبَجَّلِ [9] .
دريا از ضربت نيزه و شمشيرم مي جوشد؛ و آسمان از تيرم پر مي شود.
آنگاه كه تيغ در كفم آشكار شود؛ قلب حسود متكبر شكافته مي شود. [10] .
غـلام پـس از مـبـارزه اي شـجـاعـانـه و كـشـتـن شماري از آن قوم تبهكار، سرانجام بر اثر فراواني جراحات بر زمين افتاد و با اندك تواني كه در بدن داشت، به سوي امام حسين (ع) اشـاره كـرد. حـضـرت بـه بـاليـن وي آمـد، و دست در گردنش انداخت، و صورت بر صـورت او گـذاشـت. غـلام چـشـم گـشـوده، بـا ديـدن امـام (ع) تـبـسـّمـي كـرد و گـفـت: «مثل من [سعادتمند] كيست كه فرزند رسول خدا(ص) صورتش را بر صورتم نهاده است!» و آنگاه به ديدار پروردگار شتافت. [11] .
پاورقي
[1] تـسـَمـيـة مـَنْ قـتـل مـع الحـسـيـن (ع)، ش 69؛ الحدائق الورديّة، ص 104؛ اعيان الشـيعة، ج 1، ص 612؛ وسيلة الدارين، ص 200؛ ابصار العين، ص 144ـ145، مرکز الدراسات الاسلامية لحرس الثورة؛ فرسان الهيجاء، ج 2، ص 134ـ135.
[2] تـنـقـيـح المـقـال، ج 1، ص 125؛ ابصار العين، ص 95ـ96، مرکز الدراسات الاسـلامـيـة لحـرس الثـورة؛ ذخـيرة الدارين، ص 266؛ وسيلة الدارين، ص 428؛ انصار الحـسـيـن (ع)، ص 73ـ74، دارالاسـلامـيـة؛ اعـيان الشيعة، ج 3، ص 303ـ304؛ فرسان الهيجاء، ج 1، ص 34ـ35.
[3] مـقـتـل الحـسين (ع)، خوارزمي، ج 2، ص 28، انوارالهدي؛ بحارالانوار، ج 45، ص 30؛ عـوالم العـلوم، ج 17، ص 273؛ بـرخـي از مـنـابـع مـتـأخـر نقل کرده اند که پس از شهادت امام حسن، امام حسين (ع) اين غلام را خريداري و به فرزند خـود، امـام سـجـاد(ع) بـخشيدند. (ر.ک. تنقيح المقال، ج 1، ص 125؛ ذخيرة الدارين، ص 266).
[4] تـسـمـيـة مـن قـتـل، ش 69؛ الحـدائق الورديـّة، نـيـز ر.ک. ابـصـار العـيـن، ص 144ـ145، مـرکـز الدراسـات الاسـلامية لحرس الثورة؛ وسيلة الدارين، ص 200؛ اعيان الشيعة، ج 1، ص 612؛ فرسان الهيجاء، ج 2، ص 134ـ135.
[5] مـنـاقـب آل ابـي طـالب، ج 4، ص 113؛ نـفـس المـهموم، ص 266 (پاورقي)، دارالمحجة البيضاء.
[6] تـنـقـيـح المـقـال، ج 1، ص 125؛ نـيـز ر.ک ابـصـار العين، ص 95ـ96، مرکز الدارسـات الاسـلامـيـة لحـرس الثـورة؛ ذخـيـرة الداريـن، ص 266، انـوارالهـدي؛ وسيلة الدارين، ص 100 و 200.
[7] ابصار العين، ص 95ـ96، مرکز الدارسات الاسلامية لحرس الثورة.
[8] مـنـاقـب آل ابـي طـالب، ج 4، ص 113؛ مقتل الحسين (ع)، خوارزمي، ج 2، ص 25، انوارالهدي.
[9] مـقـتـل الحـسين (ع)، خوارزمي، ج 2، ص 28، انوارالهدي؛ بحارالانوار، ج 45، ص 30؛ عوالم العلوم، ج 17، ص 273.
[10] فرهنگ عاشورا، ص 49.
[11] ر.ک: منابع پيشين.