بازگشت

سخاوت بني هاشم و نسب امام حسن و امام حسين


بيهقي در كتاب محاسن و مساوي نوشته است: مردي هاشمي با مردي اموي به هم مباهات مي كردند. هر يك مي گفت: «قوم من سخاوتمندتر است.» قرار شد هر يك، از ده نفر از قوم خويش چيزي بخواهند. مرد اموي به سراغ قوم خود رفت. هر يك، ده هزار درهم به او دادند. مرد هاشمي خدمت امام حسن (ع) آمد. آن حضرت، صد و پنجاه هزار درهم به او داد. خدمت امام حسين (ع) آمد. حضرت فرمود: «پيش از من به سراغ كسي رفته اي؟» عرض كرد: «آري. خدمت امام حسن (ع) رفته ام.».

حضرت فرمود: «من نمي توانم بيش از آقاي خودم بدهم و او نيز صد و پنجاه هزار درهم به او عطا كرد.

مرد اموي با صد هزار درهمي كه از ده نفر گرفته بود، برگشت. ديد هاشمي فقط از دو نفر سيصد هزار درهم گرفته است. خشمگين شد و پول ها را به صاحبانش پس داد ايشان هم پس گرفتند. مرد هاشمي هم مي خواست آن چه را از دو امام گرفته بود پس دهد، ولي ايشان پس نگرفتند و فرمودند: «براي ما فرق ندارد كه خودت اين پول را برداري يا در ميان كوچه بريزي.»

آري، فضايل امام حسن و امام حسين (ع) حد و حصر ندارد، چرا كه


ايشان، پسر و سبط رسول خدا و گلهاي او در دنيا و سرور جوانان بهشتند. ايشان علاوه بر همه ي فضايل و خصائص ذاتي خود، داراي عالي ترين ارتباط نسبي هستند. بهترين پدر و مادر، بهترين جد و جده، بهترين دايي و خاله و بهترين عمو و عمه را دارند. پدرشان اميرالمؤمنين سرور همه ي ائمه و اوصيا، مادرشان فاطمه ي زهرا (س)، پاره ي تن رسول خدا (ص) و بانوي همه ي زنان است و جدشان رسول خدا، سرور تمام بني آدم مادربزرگشان خديجه، ام المؤمنين، اولين زني است كه اسلام آورد و تمام اموالش را در راه ترويج دين خرج كرد؛ تا آن جا كه اسلام با مال خديجه (س) و شمشير علي (ع) بر پا ايستاد. دايي و خاله هايشان فرزندان رسول خدايند و عمويشان جعفر طيار است. خدا لعنت كند گروهي را كه در حق ايشان ظلم كردند و به شهادتشان رساندند؛ امام حسن (ع) با زهر و امام حسين (ع) پس از آن كه همه ي ياران و بستگانش كشته شدند، غريب و تشنه به شهادت رسيد. زنانش را از كربلا تا كوفه و از كوفه تا شام به اسارت بردند و سرش را دور شهرها چرخاندند.