بازگشت

اشاره


بسم ا... الرحمن الرحيم

روز عاشورا، يكي از مقاطع حساس تاريخ بشريت به شمار مي رود. واقعه ي شهادت امام حسين (ع) و ياران فداكارش كه در اين روز به وقوع پيوست، از جهتي، يكي از تاريك ترين، شوم ترين و زشت ترين صفحات تاريخ بشريت، و از جهتي ديگر، نقطه اي تابناك در اوج قله ي مفاخر انساني است.

از آن جهت كه عده ي فراواني انسان، به حدي در ورطه ي جهل و ناداني فرومي روند كه مي توانند با تمام نمودهاي الهي - انساني بني نوع به ستيزه برخيزند و واقعه كربلا را ايجاد كنند، زشت، شوم، دهشت انگيز و ننگ آلود؛ و از آن جهت كه گروهي اندك، تمام هستي خود را در راه عقيده و ايمان خود به قربانگاه مي برند، موجب مباهات نوع انسان است.

خاطره ي اين فداكاري بزرگ، از لحظه ي وقوع تا امروز - الهام بخش همه ي آزادي خواهان بوده؛ روح حق جويان را از زنگار يأس و نوميدي صيقل داده؛ شمشير ظلم و ستيز ايشان را برنده تر و قدم استقامت ايشان را در راه هدف


استوارتر كرده است [1] كه در جهان اسلام رخ داده، همگي، از نهضت الهي عاشورا الهام گرفته اند. از اين رو، نه در حد يك واقعه ي تاريخي، كه به عنوان مثل اعلاي مقاومت و پايمردي پيوسته مورد هجوم نامردمان و ستم پيشگان قرار گرفته است.

دشمنان آزادي انسان در پي مخدوش كردن چهره ي تابناك نهضت عاشورا كوشش هاي فراواني كرده اند.

در اين رهگذر، دوستان نادان دوش به دوش دشمنان دانا، به اين واقعه عظمي و مردان و زنان بزرگي كه در آفرينش آن نقش داشته اند، ستم نموده و در تحريف حقايق آن مؤثر بوده اند.

مرثيه خواناني كه به قيمت گرمي يك مجلس، دروغ هاي سرد به كربلا بستند، و عزاداراني كه بدون معرفت، چهره اي ناپسند از شيعه به نمايش گذاشتند، كمتر از كساني كه مزار شريف حسيني را شخم زدند و راه را بر زائرين كربلا بستند، در اين ماجرا سهم ندارند.

نقل روايات بي اساس و قصه هاي ساختگي - كه غالبا با مقام بلند معصومين و شهداي كربلا منافات دارد، - گناه بزرگي است كه همگام با مرثيه خواني رواج يافته و اين عبادت بزرگ را به زشتي خود آلوده است.

از اين رو، عالمان روشنفكر شيعه در كنار ساير فعاليتهاي فرهنگي خود، به پيرايش چهره ي كربلا از نسبت هاي ناروا، و مجالس عزاي حسيني، از حركات ناشايست همت گمارده اند.

سيد محسن امين عاملي بزرگ، از تبار پيامبر عظيم الشأن اسلام، در سال 1284 ه ق، در يكي از روستاهاي جبل عامل لبنان پا به جهان گذاشت.


تحصيلات خود را در مدارس جبل عامل شروع كرد و در نجف ادامه داد. او در سال 1308 به نجف رفت و در مجلس درس بزرگاني چون آخوند خراساني، آقا رضا همداني و شيخ شريعت اصفهاني حضور يافت و از محضر ايشان بهره برد.

سپس براي طي مراتب عالي علمي، در سال 1319 به دمشق هجرت كرد و تا پايان عمر به تدريس، تاليف و ترويج احكام اسلامي اشتغال داشت. در نهايت، در چهارم رجب سال 1371 ه. ق در بيروت ديده از جهان فروبست.

پيكر شريفش در بيروت و دمشق توسط پيروان مذاهب مختلف اسلامي تشييع، و سپس، در كنار مرقد شريف حضرت زينب (س) به خاك سپرده شد.

كه سيد امين در طول عمر شريف خود به بسياري از كشورهاي اسلامي، مثل ايران، مصر، عربستان و فلسطين سفر كرد. او همچنين موفق شد شاگردان فراواني تربيت كند و دهها كتاب در علوم مختلف اسلامي به رشته ي تحرير درآورد.

سيد محسن امين، نه تنها - يك عالم ديني، بلكه يك اصلاحگر اجتماعي بود. در جبهه ي تقريب بين مسلمين در خط مقدم قرار داشت و در ميدان اصلاح، گوي سبقت از همگان ربوده بود.

استاد «وجيه بيضون» مي نويسد: «اگر جهان اسلام و عرب به تعداد انگشتان دست همانند او داشت، سخنش برتر و پرچمش در اهتزاز بود.

آن چه سيد امين در طول اقامت خود در دمشق به اصلاح آن همت گماشت، عزاداري حضرت سيد الشهدا (ع) بود.» [2] .


او خود مي نويسد: «يكي از اموري كه خدا توفيق اصلاح آن را به من عطا كرد، عزاداري حضرت سيد الشهدا (ع) است كه از جهات مختلفي اشكال داشت.»

سيد محسن امين در مسير اصلاح مجالس عزاداري حركتي چند جانبه به شرح ذيل آغاز كرد:

1- از شركت در مجالسي كه به نحوي با شئونات اسلامي در تعارض بود اجتناب و علت اجتناب خود را نيز اعلام مي كرد.

2- واقعه كربلا و شهادت امام حسين (ع) را به روايت معتبر در چند كتاب بيان كرد. كتبي كه در اين زمينه به رشته تحرير آورده عبارت است از: لواعج الاشجان، اصدق الخبار، الدر النضيه و المجالس السنية.

3- به منظور رفع تهمت از شيعه، كتاب تنزيه را نوشت. اين كتاب توسط مرحوم جلال آل احمد به فارسي ترجمه شده و در تهران به چاپ رسيده است.

4- در زمان حضور در دمشق به تربيت خطبا و مرثيه سرايان جوان پرداخت.

بدين منظور، گروهي از جوانان تحصيل - كرده و با استعداد را برگزيد؛ شيوه ي صحيح مرثيه خواني را به آنها آموخت؛ و مرثيه سرايان قديمي را كه به نقل روايات ضعيف خو گرفته بودند، از خواندن مرثيه بازداشت.

تاليف كتاب المجالس السنية، يكي از اقداماتي است كه اين عالم بزرگ شيعي در اين راستا انجام داده است.

اين كتاب در پنج جزء فراهم آمده؛ جزء اول تا چهارم آن به ذكر مصائب و شرح زندگاني و شهادت امام حسين (ع) اختصاص يافته، و در جزء پنجم،


مصائب و مناقب ساير معصومين (ع) را ياد آوري نموده است. مطالب اين كتاب به منظور استفاده ي مرثيه خوانان و مداحاني كه به كتب مرجع تاريخي دسترسي ندارند، در قسمت هاي كوتاه تدوين شده؛ به طوري كه هر قسمت، قطعه اي كوتاه از تاريخ را بيان مي كند و مي توان آن را به عنوان يك مرثيه در يك مجلس نقل كرد.

كتابي كه پيش رو داريد، ترجمه اي است از جزء اول اين كتاب كه به منظور استفاده ي مداحان و مرثيه خوانان [3] فارسي زبان فراهم آمده.

اميد آن كه به اين وسيله، در تهذيب مجالس ذكر اهل بيت (ع) از پيرايه هاي نالايق، قدمي برداشته باشيم.

با تذكر نكته اي ضروري در مورد اين ترجمه، كلام را به پايان مي بريم. گفتيم كه اين كتاب براي استفاده در مجالس عزاداري و روضه خواني تنظيم شده، از اين رو، مرحوم مؤلف، در پايان هر مجلس براي تكميل مرثيه، به تناسب مقام، چند بيت شعر عربي نقل كرده است. از آن جا كه اين اشعار جنبه ي تاريخي نداشته، مناسب مدح و مرثيه نيست، از ترجمه ي آنها صرفنظر كرديم.

بنابراين، در اين نوشته تنها اشعاري ترجمه شده كه خود، بخشي از موضوع مورد بحث به شمار مي رود [4] .

والسلام

محمد رضا جباران



پاورقي

[1] نهضتهايي که در جهان اسلام.. .

[2] آن چه سيد امين... عزاداري حضرت سيد الشهدا بود.

[3] در زبان فارسي «ها» نشانه جمع بي‏جانيها و «ان» نشانه‏ي جمع جانداران است.

[4] براي اسم‏هاي جمع بي‏جان، فعل مفرد آورده مي‏شود، نه جمع.