بازگشت

رقيه از نظر تاريخ


محدث قمي در منتهي الامال [1] از كامل بهائي نقل كرده كه حادثه ي كربلا را از پسران دختران خردسال پنهان مي داشتند و به هر كودكي وعده مي دادند كه پدرت به سفر رفته و باز مي آيد، تا سرانجام آنها را به خانه ي يزيد آوردند. در ميان كودكان دختركي بود چهار ساله، شبي از خواب بيدار شد و گفت پدر من حسين كجا است؟ الان او را به خواب ديدم و سخت پريشان شد. زنان و كوكان جمله در گريه افتادند و فغان ايشان برخواست. يزيد خفته بود، از خواب بيدار شد و به تفحص پرداخت و از جريان با خبر شد و دستور داد سر بريده ي پدر او را بياورند و در كنار او بنهند. پس آن سر مقدس را آوردند و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد: اين چيست؟ گفتند: سر پدر توست. آن دختر بترسيد فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسليم كرد. كامل بهائي اين خبر را با مضمون فوق در صفحه 179 جلد دوم همان كتاب از كتاب حاويه نقل كرده. [2] .

اينجانب درباره ي اين كتب هر مقدار بيشتر تفحص كردم كمترين اثري به دست نياوردم به تهران و قم و مشهد رضوي مسافرت كردم و كتابخانه هاي معروف آنجا را نيز ديدم ولي اين كتاب را پيدا نكردم سرانجام كه از مرحوم آيت الله نجفي مرعشي كه بواقع كتابشناسي بي نظير بودند، درباره اين كتاب پرسش كردم ايشان نيز اظهار بي اطلاعي فرمودند.

و مع ذالك روايت فوق نام اين دختر را بيان نكرده و از او فقط با تعبير دخترك چهار ساله ياد كرده. شيخ مهدي مازندراني از حمزاوي [3] نقل كرده كه در كتاب نفحاتش گفته براي امام دختري به نام رقيه بوده كه مادر او شاه زنان دختر كسرا است كه با حسين (ع) از مدينه حركت


كرده و پنج سال يا هفت سال داشته و سپس به كربلا رسيده و با حلقه ي اسيران به شام آمده و در شام وفات كرده. [4] نگارنده كتاب نفحات را نديده و اعتبار آن را از نظر سند تاريخي بررسي نكرده ام. همان قدر مشخص است كه او سني مالكي است و گفتارش برخلاف محدثين شيعه است.

درباره ي اين دختر از مرحوم آيت الله نجفي كتبا و شفاها سؤالاتي نمودم مرحوم فرمودند: ولو مدارك معتبر از وجود چنين دختري ساكت است ولكن با وجود اين شهرت نمي شود انكار كرد ولكن في نفسي شيي ء.


پاورقي

[1] منتهي الامال جلد 4 صفحه 204، طبع تهران کتابفروشي مصطفوي.

[2] کتاب حاويه في مثالب المعاويه، تأليف قاسم بن احمد مأموني سني است ولکن در فهرست کتابخانه‏هاي معروف، نامي از اين کتاب نيامده.

[3] حمزاوي شيخ حسن مصري از فصلاي فرقه مالکيه است حافظ قرآن بود. کتابهاي نفيسي دارد از جمله نفحات النبويه في الفضائل العاشوريه است در سال 1303 ق فوت کرده ريحانة الأدب ج 1 ص 340.

[4] معالي السبطين ج 2 صفحه 127.