بازگشت

اين مرد به حسين ادعاي باطل كرد و مرد


شمس الدين [1] حنبلي نقل كرده كه مردي مدعي مالي از حسين بن علي (ع) بود. حسين (ع)


فرمود براي دعواي خود سوگند ياد كند و مال را بگيرد. مرد مدعي براي اداي قسم آماده شد و گفت: و الله الذي لا اله الا هو.

امام فرمود: بگو «و الله و الله و الله». سه مرتبه آن مال كه مدعي هستم پيش شما است و در ذمه ي من است. مرد همان نحو قسم را انجام داد و ايستاد و در همان حال پاهايش به هم پيچيد، افتاد و مرد.

به حسين (ع) گفتند: چرا اين طرز قسم داديد؟ (يعني گفتار او تبديل به سه مرتبه و الله و الله و الله گرديد.)

فرمود: نخواستم كه به خدا ثنا گويد، تا حلم خدا او را فراگيرد. [2] .

علامه شبلنجي در نور الابصار آورده كه مردي از درباريان سلطان ملك ناصر متهم شد به آنكه جاي دفائن و خزائن را كه در قصر ملوكانه است مي شناسد. دستور زجر و عقوبت داد و عقربها و حيوانات درنده را به جان او انداختند. اين نحو عقوبت شديدترين نوع شكنجه و اعمال شاقه آن روز به حساب مي آمد كه هيچ كس حتي يك ساعت آنها را طاقت نمي آورد و آناً كشته مي شد.

چند مرتبه اين عمل مكرر شد ولكن نتيجه ي مثبت نداد و ديد حيوانات موذي خودشان از بين رفته اند و از علت اين پرسيدند، گفتند: اين مرد سر حسين (ع) را حمل كرده است. سلطان از او درگذشت. [3] .

منظور از حمل سر حسين (ع) شايد در خصوص حفاظت از اهانت به سر مبارك آن حضرت يا دفن آن باشد.


پاورقي

[1] وي به نام محمد بن قيم الجواديه و به کنيه ابوعبدالله ملقب به علامه شمس الدين و به مذهب حنبلي معروف است. در سال 751 وفات کرده و از جمله تأليفاتش «الطرق الحکميه في السياسته الشرعيه» است.

[2] الطرق الشرعيه طبع قاهره ص 38.

[3] نور الابصار ص 125.