بازگشت

كداميك از انواع نماز خوف در قتلگاه برگزار شد؟


آنچه مسلم تاريخ است اين است كه در نماز حسين (ع) قسم اول و دوم انجام نگرفته و براي هر يك از اقسام نوع سوم يعني ترتيب ذات الرقاع يا چهارم يعني مطارده و طرز شدت خوف شواهدي از تاريخ وجود دارد. علامه شيخ مفيد در ارشاد طبع تهران (صفحه 222) و ترجمه ي ارشاد طبع جديد تهران (صفحه 458) به اين عبارت مختصر اكتفاء نموده «و اشتد القتال و


التحم و كثر القتل و الجراح في اصحاب ابي عبدالله الحسين (ع) الي ان زالت الشمس فصلي الحسين (ع) باصحابه صلوة الخوف».

يعني: آتش جنگ شدت يافت و كشتار و زخم در ياران حسين زياد گرديد تا آنكه آفتاب از بالاي سر كه علامت ظهر شرعي است رد شد و امام نماز خوف را با ياران خود به جا آورد.

اين روايت گو اين كه در بيان كيفيت صريح نيست اما از كلمه ي «باصحابه» استفاده مي شود با جماعت خوانده و از كلمه ي «اشتد القتال» تا آخر استفاده مي شود كه نماز در محيط آرام انجام نگرفته تا محتاج به صف نگهباني نباشد. حتما دو دسته شده اند يكي مدافع و ديگري مقتدي و اين شاهد بر قسم ذات الرقاع است.

شيخ طبرسي (ره) در اعلام الوري صفحه 241 آن را نقل كرده. و اما عبارت سيد بن طاوس در ترجمه ي لهوف و سيد امين در لواع الاشجان تصريح دارد كه اين نماز به ترتيب ذات الرقاع واقع شده.

اما ترجمه ي لهوف اين است: و هنگام ظهر بود كه امام به زهير بن قين و سعد بن عبدالله حنفي دستور داد تا پيش روي آن حضرت بايستند. پس از حضرت نيمي از تتمه ي ياران او به ترتيب نماز خوف به نماز ايستادند در اين اثنا تيري به جانب امام پرتاب گرديد. سعد بن عبدالله جان خود را سپر تير قرار داد و تير به بدن او وارد آمد و به همين منوال خود را سپر تيرهاي دشمن نمود تا از پا درآمد و بر زمين افتاد و گفت: بارالها! لعنت كن اين مردم را لعنتي كه بر عاد و ثمود كرده اي. بارالها! سلام مرا به رسول خود برسان و او را از درد زخم هائي كه بر من رسيد آگاه فرما كه مرا در ياري خاندان پيغمبرت هدفي جز پاداش تو نبود. سپس درگذشت و سيزده چوبه ي تير اضافه بر زخمهاي نيزه و شمشير در تنش ديده مي شد. [1] .

علامه امين عامل (ره) در لواعج الاشجان گويد: وقت نماز ظهر رسيد ابوتمامه ي صيداوي به عرض امام رسانيد كه قربانت شوم اين لشكر يورش آورده و به ما نزديك شده اند و به خدا سوگند شما را نگذاريم بكشند تا خود كشته شويم و دوست دارم كه خدا را ملاقات كنيم در حالي كه اين نماز را با تو خوانده باشيم.

امام سر مبارك را به سمت آسمان حركت داد و فرمود: نماز را به ياد آوردي خدا تو را از نمازخوانان قرار دهد، بلي اول وقت نماز است. سپس فرمود: از اين قوم بخواهيد مهلت دهند


تا نماز را بخوانيم. به حكم امام از سپاه عراق اجازه خواستند. حصين بن تميم گفت: نماز شما قبول نيست.

حبيب بن مظاهر جواب داد: گمان كرده اي نماز پسر پيغمبر قبول نيست و نماز تو قبول است، اي شرابخوار! حصين از سخنان حبيب خشمگين شد و بر او حمله كرد. حبيب به صورت اسب او زد و اسب رم كرد و او را به زمين زد و دوستانش او را نجات دادند و به حبيب حمله كردند و حبيب مردي را از آنها كشت.

حسين (ع) به زهير بن قين و سعيد بن عبدالله الحنفي فرمود: در پيش من بايستيد تا نماز ظهر را بخوانيم [2] و اين دو نفر يا نصف ياران حسين (ع) پيش رفتند و حسين با آنها نماز خوف را به جا آورد.

تيري بر حسين (ع) رها كردند. سعيد بن عبدالله جان خود را سپر قرار داد و به همين منوال خود را سپر تيرها قرار داد تا از پا درآمد و... [3] .

هر دو حديث صريح است كه امام نماز را با جماعت خوانده و با ترتيب دو صف ذات الرقاع و نماز خوف را خوانده است.

و آنچه بر قسم چهارم نماز خوف شاهد است قول شيخ فقيه ابن نما (ره). وي در مثير الاحزان به نماز خواندن حضرت سيد الشهداء (ع) تصريح فرموده و اضافه كرده: گفته شده كه حسين (ع) و ياران او نماز ظهر را فرادا و با اشاره خواندند، بعيد نيست كه سپاه دشمن مانع از اقامه ي نماز شده باشند و از اين جهت فرادا و به اشاره خوانده اند. [4] .

و در لواعج الاشجان پس از نقل روايت طولاني فوق گويد: گفته شده حسين (ع) و ياران او نماز ظهر را فرادا و با اشاره خواندند. [5] .



پاورقي

[1] ترجمه لهوف ص 111.

[2] تقدما امامي حتي اصلي الظهر فتقدما امامه في نحو من نصف اصحابه حتي صلي بهم صلوة الخوف فوصل الي الحسين (ع) سهم فتقدم سعيد بن عبدالله و وقف يقيه من النبال بنفسه.

[3] لواعج الاشحان ص 155.

[4] مثير الاحزان طبع سنگي ص 34.

[5] لواعج الاشجان ص 156.