بازگشت

حسين در مراحل عبوديت


ابن عبدالبر در استيعاب و ابن اثير در اسد الغابه نقل كرده اند كه حسين (ع) در شبانه روز هزار ركعت نماز به جا مي آورد و بيست و پنج مرتبه پياده به حج رفت و همراهان او محمل هاي او را مي كشيدند. [1] .


ابانة ابن بطه روايت مي كند از عبدالله بن عبيد: لقد حج الحسين بن علي خمسة و عشرين حجة ماشيا و ان النجائب لتقاد معه. [2] يعني: حسين (ع) بيست و پنج مرتبه حج به جا آورد و پياده بود، در حالي كه شتران نجيب را همراه وي مي كوشيدند.

ابن شهر آشوب درمناقب خود گويد: به حسين بن علي (ع) گفتند علت اين ترس بي حد از خدا چيست؟ فرمود روز رستاخيز كسي در امان نيست مگر اينكه در دنيا خائف باشد (لا يامن يوم القيامة الا من خاف الله في الدنيا). [3] .

باز از انس بن مالك روايت مي كند كه وي گويد: حسين (ع) در مكه بر سر قبر خديجه آمد و گريه كرد و به من گفت از من دور شو! انس گويد خود را از وي مخفي كردم و شروع به نماز كرد و طول كشيد يك وقتي مناجاتش را شنيدم كه مي گويد:



يا رب يا رب انت مولاه

فارحم عبيد اليك ملجاه



يا ذالمعالي عليك معتمدي

طوبي لعبد كنت انت مولاه



و ما به علة و لا سقم

اكثر من حبه لمولاه



اذا اشتكي بثه و غصته

اجابه الله ثم لباه



اذا ابتلا بالضلام مبتهلا

اكرمه الله ثم ادناه



و ناگهان شنيدم كه ندائي رسيد و اين اشعار را در جواب گفت:



لبيك عبدي و انت في كنفي

و كلما قلته قد سمعناه



صوتك تشتاقه ملائكتي

فحسبك الصوت قد سمعناه



دعاك عندي يجول في حجب

فحسبك السترقد سفرناه



لو هبت الريح من جوانبه

خر صريعا لما تغشاه



سلني بلارعبة و لا رهب

و لا حساب اني انا الله [4] .




ابن عبدالبر از مصعب بن زبير روايت كرده كه مي گفت: كان الحسين فاضلا دينا كثير الصلاة و الصوم و الحج. يعني: حسين (ع) با فضيلت و متمسك به دين بود و نماز و روزه و حج او بسيار بود. [5] .

محمد بن صبان شافعي نقل مي كند: روزي حسين بن علي (ع) ركن كعبه را گرفته بود و بدين گونه به درگاه ايزدي دعا و اظهار بندگي و تذلل مي كرد و او را مدح و ثنا مي گفت:

الهي انعمتني فلم تجدني شاكرا و ابتليتني فلم تجدني صابرا فلا انت سلبت النعمة بترك الشكر و لا ادمت الشدة بترك الصبر الهي ما يكون من الكريم الا الكرم. [6] .

ولكن آنچه بهتر انسان را به مقام خلوص عبادت و مرتبه ي زهد حسين (ع) آشنا مي سازد همان دعاي عرفه ي آن بزرگوار است و آن دعا مقام علمي حسين (ع) را بيش از همه چيز آشكار مي كند. [7] .

بشر و بشير پسران غالب اسدي مي گويند: پسين روز عرفه در عرفات خدمت آن حضرت بوديم. از خيمه بيرون آمدند و با گروهي از اهل بيت و فرزندان و شيعيان با نهايت تذلل و خشوع. پس در سمت چپ كوه ايستادند و روي مبارك را بسوي كعبه گردانيدند و دستها را برابر روي برداشتند و مانند مسكيني كه طعام طلبد اين دعا را خواندند «الحمد لله الذي ليس لقضائه دافع...» تا به اين جمله رسيدند: و صلي الله علي خيرته محمد خاتم النبيين و اله الطيبين الطاهرين المخلصين و سلم».

سپس شروع فرمود در الحاح و دعا اشك از ديدگانش جاري بود، دعا را خواند تا به اين جمله رسيد: «... و ادرء عني فسقة الجن و الأنس» سپس سر خود را بسوي آسمان بلند كرد از ديده هاي مباركش مانند دو مشك اشك مي ريخت و به صداي بلند مي گفت: «يا اسمع السامعين» تابه اين فقره رسيد «... انت علي كل شي ء قدير يا رب» و مكرر مي گفت: يا رب و كساني كه پيرامون آن حضرت بودند گوش به دعا داده و به گفتن آمين اكتفا كرده بودند. سپس صداهايشان بلند شد و گريستن با آن حضرت تا آفتاب غروب كرد و به جانب مشعر الحرام روانه شدند. [8] .



پاورقي

[1] استيعاب ج 1 ص 382 اسد الغابه ج 2 ص 20، احتمال مي‏رود اين نمازها در مواقع به خصوص انجام مي‏گرفت نه تمام شبها مگر اين که نماز را طوري توجيه کنيم معقول و در حد عرج نباشد زيرا که هر رکعت نيم دقيقه وقت ببرد هشت ساعت بايد امام در نماز باشد ديگر براي کارهاي ديگر وقت نمي‏ماند.

[2] بحار ج 44 ص 193.

[3] مناقب ج 4 ص 48.

[4] مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 69 و حاج ملا اسماعيل سبزواري در کتاب مجمع النورين خود در مجلس 32 صفحه 169 اين روايت را نقل کرده و نقل آن را به حسن بصري نسبت داده و محل وقوع مناجات را مسجد الحرام گفته، ولي متأسفانه مدرک را به دست نداده، يعني حسن بصري در مسجد الحرام حسين، را در حال مناجات با اين اشعار ديده است.

[5] استيعاب ج 1 ص 378.

[6] اسعاف الراغين ص 183.

[7] براي مؤلف توفيقي پيش آمد در سال 1417=1345 قمري بر دعاي عرفه‏ي سالار شهيدان در 600 صفحه نوشته ام که در شرف تجليد است.

[8] پرتوي از عظمت حسين (ع) ص 166. بلد الامين فتح ابراهيم کفعمي سابق الذکر صفحه 251.