بازگشت

حسين و املاك او


قرآن دنيا را بي ارزش معرفي نكرده، بلكه وسيله ي آخرت قرار داده. در سوره ي قصص آيه ي 77 گويد: با ثروت دنيا آخرت را به دست آريد و شؤن زندگي دنيا را هم فراموش مكنيد. امروز اقتصاديون دنيا گوش بشر را از تئوري هاي اقتصادي پر كرده اند و هنوز هم به جائي صحيح نرسيده اند.

اما پيشواي اسلام يك درس اقتصادي داده و بيش از چهارده نوع صدقات را پيش بيني نموده كه اتباع بشر با عمل به آن در كمال آرامش مي توانند بخورند و ببخشند و براي دوران پيري ذخيره كنند. كاركردهاي علي (ع) و موقوفات آن رقم بزرگي را تشكيل مي دهد كه نگارنده در جلد دوم «ستاره هاي فضيلت» در بخش حكومت علي (ع) آن را شرح داده ام، به آنجا رجوع شود.

حسين (ع) نيز املاكي داشت و رد آن كار مي كرد و از عايدات آن امرار معاش مي نمود ابن عساكر در تاريخ كبير خود در شرح حال بشر بن سعد انصاري روايت مي كند كه حسين بن علي (ع) زميني در مدينه نزديكي «الحره» داشت و گاهي براي رسيدگي به آن مزرعه به آنجا مي رفت و يك بار كه با خانواده مي رفت و نوه اش امام باقر همراه او بود به نعمان بن بشر


برخوردند و او سوار قاطر بود. پياده شد و امام را سوار كرد.

از اين روايت معلوم مي شود كه امام تا اواخر عمرش از فعاليت خود سست نشده بود، زيرا امام باقر در سال 57 متولد شده و اين برخورد قاعدتا بايد سه سال يا چهار سال از سن امام باقر گذشته باشد، زيرا عادتا قبل از اين سن كودك را به صحرا نمي برند. در نتيجه اين واقعه با آخر عمر حسين (ع) تطبيق مي كند.

ابويوسف يعقوب بن ابراهيم گويد كه شنيدم هر يك از عبدالله بن مسعود و خباب و حسين بن علي (ع) زمينهائي داشتند كه خراج بده بود و شريح قاضي زميني داشت كه خاارج آن را سايرين عوض او مي پرداختند. [1] .

ميثم تمار، يا غلام ناظر خرج آن حضرت گويد: به حج مشرف شدم و در مدينه به خانه ي حسين (ع) رفتم و از حال امام (ع) جويا شدم. ام سلمه گفت: امام به نخلستان خود رفته. ميثم پيغام داد كه ميل داشتم عرض ارادت كنم. ام سلمه هر چه اصرار كرد بماند تا امام (ع) بيايد ميثم نتوانست. [2] .

ابويوسف گويد: يحيي بن آدم قرشي از حسن بن صالح روايت مي كند كه وي گويد حسن و حسين عليهماالسلام هر دو مقداري از زمين هاي خراج را خريداري كردند و...

همچنين امام در اراضي عقيق هم مزرعه اي داشت كه سالي هشت هزار دينار عايدي آن بود و گفته شده كه آن را به ام كلثوم دختر زينب اهدا نمود.

نيز در عنوان (حسين تحت نفوذ حكام نرفت) منازعه ي امام (ع) درباره ي چند مزرعه اي كه حكام قصد تجاوز آن را داشتند گذشت. از همه ي اينها روشن مي شود كه حسين (ع) داراي املاكي مزروعي بود و عايداتي داشته است.

بعلاوه موضوع شاهد تاريخي در اثبات ابن زياد است، از جمله ي اين كه امام (ع) عمر سعد را از ارتكاب قتل خود برحذر داشت و او با ترس ويران كردن خانه اش در مدينه و ضبط كردن املاكش در كوفه اعتذار نمود. امام فرمود: من خانه اي بهتر از خانه ي تو و مزارعي بالاتر از مزارع تو در مدينه به تو مي دهم. و اين مي رساند كه امام املاكي داشته كه به عمر سعد عوض دهد. روزي كه مروان فرماندار مدينه با دستور معاويه ام كلثوم دختر عبدالله جعفر را از پدرش عبدالله براي يزيد خواستگاري نمود، در جواب گفتند: بايد دائي او حسين (ع) كه بزرگ


خانواده است بيايد و ما مطيع دستور او هستيم. و امام در آن روز در نخلستان ينبع براي رسيدگي به امور مزارع تشريف برده بود و بنا به گفته ي المنجد درحال حاضر معروف به نخله است.


پاورقي

[1] ارشاد ص 153.

[2] خراج ابويوسف قاضي ص 70.