بازگشت

رقابت بني اميه با آل هاشم سابقه داشته


بطوري كه گفته شد بنا به شهادت تاريخ قبل از اسلام ميان دو طايفه ي بني هاشم و بني اميه يك نوع رقابتي وجود داشته و اين رقابت با طلوع اسلام شديدتر شد چون پيغمبر اسلام از بني هاشم بود و بني اميه تا آنجا كه مي توانستند براي خاموش كردن اشعه فروزان اسلام كه طبعا


اساس شهرت و برتري بني هاشم بود مي كوشيدند. [1] .

لذا پس از بعثت، مبارزات ضد اسلامي كه رهبري آن را ابوسفيان بن حرب در دست داشت اوج گرفت و ابوسفيان با بت پرستان هم كيش خود هم دست شد، با اين تفاوت كه ابوسفيان و ساير بني اميه در اين مبارزه ي ضد اسلامي دو انگيزه داشتند، ليكن غير آنان يك هدف بيش نداشتند.

1- حمايت از بت پرستي، كه در اين مورد همه ي بت پرستان اتفاق نظر داشتند.

2- رقابت سياسي با بني هاشم كه پيشواي اسلام از ميان آنان برخواسته بود. و در اين خصوص ساير بت پرستان قلبشان صاف و عاري بود و فقط اختصاص به بني اميه داشت.

از اين جهت دشمني بني اميه با پيغمبر اسلام شديدتر از بت پرستان ديگر بود و اين طايفه براي خاموش كردن نور اسلام بسيار زحمت كشيدند و در پيش برد اين هدف متحمل خسارتهاي مالي و جاني شدند تا آنجا كه در جنگ بدر پسر ابوسفيان و پدر زن وي عتبة بن ربيعه و ساير اقوام او كشته شدند و بدين گونه ابوسفيان و زن او هند جگرخوار از اسلام ضربت سختي خوردند و اين داغ هائي كه ديدند آنان را در دشمني با پيغمبر بيشتر برانگيخت، زيرا علاوه بر رقابت سياسي، حس انتقامجوئي شديدي نيز در خاندان ابوسفيان به وجود آمد.

رفتار وحشيانه ي زن ابوسفيان در جنگ احد كه شكم حمزه عموي پيغمبر را دريد و جگر او را بيرون آورد و زير دندان گذاشت نشان مي دهد كه حس انتقامجوئي از پيشواي اسلام در اين خانواده تا چه اندازه ريشه دار بود.

پيشرفت هاي روزافزون اسلام مجالي نداد تا خاندان ابوسفيان فضولي هاي را خود ادامه دهد و سرانجام در فتح مكه وي با تمام خاندانش مثل بت پرستان ديگر در برابر نيروهاي مسلح اسلام تسليم شدند.

از اين تاريخ حس انتقامجوئي در اين خاندان مثل آتش زير خاكستر براي مدتي در سينه ي آنان مخفي شد و ديگر جرأت نداشتند بطور آشكار با اسلام دشمني كنند و ناچار بودند تظاهر به اسلام نمايند.

عثمان كه از قبيله ي ابي سفيان بود بعد از سيزده سال وفات رسول اكرم به خلافت رسيد و


براي پياده كردن منويات پليد اين خاندان ميدان و مجالي به دست آورد.

معاويه كه از زمان عمر به استانداري شام منصوب شده بود با روي كار آمدن عثمان بن عفان دستش براي كسب قدرت خويش و سوء تبليغ نسبت به خاندان نبوت كاملا باز شد و طرح حكومت آينده ي خويش را ريخت و در زمان حكومت اميرالمؤمنين (ع) بعد از جنگ جمل به نام خونخواهي عثمان جنگ صفين را به وجود آورد و به قيمت ريختن خونهاي ده ها هزار مسلمان پس از قضيه ي حكميت، به عنوان خليفه ي انتخابي عمرو بن عاص شناخته شد.

و پس از شهادت علي (ع) و صلح با امام حسن مجتبي (ع) قدرت بدون معارض حكومت اسلامي را در دست گرفت. بديهي است وقتي جواني مانند يزيد در چنين خانداني كه از ضربتهاي حوادث گذشته و بدگوئيهاي بني هاشم كنيه ها در دل داشت، بزرگ شود قهرا و طبعا يك فرد غيرعادي و دشمن تمام عيار با آل هاشم تربيت خواهد شد.

جنگ بدر كه برادر و دائي و جد مادري معاويه در آن كشته شدند و علي (ع) در كشتن آنان سهيم بود بيست و سه سال پيش از تولد يزيد اتفاق افتاده بود ولكن يزيد از روزي كه خود را شناخته، تا آن زمان كه به حكومت رسيده جريان اين جنگ را مكررا شنيده بود و چنان در روحيه ي او كينه و عقده به وجود آورده بود كه در دل او حس انتقامجوئي را در حد اعلا بيدار و آماده كرده بود بطوري كه در روز ورود اهل بيت به مجلس، وي سر حسين (ع) را در مقابل تخت گذاشت و با اشعار عبدالله زبعري كه پس از جنگ احد در مقام شادي از غلبه ي قشون ابي سفيان خوانده بود مي خواند و شادي مي كرد:



ليت اشياخي ببدر شهدوا

جزع الخزرج من وقع الأسل



و ما همه ي اين اشعار را با قصيده ي ديگري كه يزيد خوانده، با ترجمه و شواهد تاريخي ديگر در عنوان «حسين بوسه گاه بني» شرح داديم. به صفحات قبل رجوع شود.

از اين صحنه ي شادي يزيد مراتب حس انتقامجوئي و مراتب دشمني او با دين و طرفداران دين نمايان است.


پاورقي

[1] کتاب النزاع و التخاصم بين بني اميه و بني هاشم تأليف احمد مفريزي حنفي شافعي متوفاي 864 هجري کتابي است در روشن کردن ماهيت بني اميه و اينجانب آن را ترجمه نموده است.