بازگشت

يزيد در نامه ي معتضد عباسي


قرن ها از وقاحت اين جوان گذشت و صاحبان قلم و خطبا جنايات و هرزگي هاي او را ياد مي كردند.

معتضد عباسي در مذمت معاويه و يزيد، نامه اي براي مسلمين نوشت كه قسمتي از آن در جنايت معاويه است كه چنين فرزندي را بر مردم مسلط كرد و با چه نيرنگي از مردم براي او بيعت گرفت،در حالي كه خبث و زندقه ي او را مي دانست. در قسمتي از نامه كه مربوط به يزيد است گفته شده كه او دائم الخمر بود و هميشه خروسها و سگها را بجان هم مي انداخت و ميمون بازي و پلنگ بازي مي كرد و همين كه دست خود را در خلافت محكم ساخت بناي طغيان عليه خدا و رسول خدا گذاشت و اهل مدينه را قتل عام نمود و كعبه را ويران كرد و كشتن حسين (ع) را وسيله ي تشفي و تسكين قلب خويش قرار مي داد و اشعار «ليت اشياخي ببدر» را تا آخر ابيات مي خواند و اين اشعار را كسي مي گويد كه ديگر بسوي خدا برنمي گردد و به دين او حاجتي نباشد و به پيغمبر او و كتاب آسماني او ايمان نمي آورد. [1] .



پاورقي

[1] و منه دعائه عبادا الله الي ابنه يزيد المتکبر الخمير صاحب الديوک و الفهود و القرود و اخذ بيعة له علي خيار المسلمين بالقهر و السطوة و التوعيد و الاخافه و التهديد و الرهبه و هو يعلم سفهه و يطلع علي خبثه و رهقه و يعاين سکرانه و فجوره و کفره.

فلما تمکن منه ما مکنه منه و وطأله و عصي الله رسول فيه و طلب بثاراة المشرکين و طوائلهم عند المسلمين فاوقع باهل الحرة الوقيعة التي لم يکن في الاسلام اشمع منها و الافحش مما ارتکب من الصالحين فيها و شفي بذالک عبد نفسه و غليله و ظن ان قد انتقم من اولياء الله و بلغ النوي اعداء الله فقال مجاهرا بکفره و مظهرا لشرکه «ليت اشياخي ببدر شهدوا الخ.» تاريخ سيدالشهداء، عباس صفائي، جلد اول ص 141 به نقل از ج 8 تاريخ طبري ص 88.