بازگشت

خشم عمومي و شبكه هاي انقلاب


علل مذكور و ديگر عواملي كه در بين بود، يزيد را از چشم مسلمين انداخته بود و او در دل آنها «جا» نداشت و افكار عامه نمي توانست حكومت يزيد را بر خود هموار كنند، زيرا سابقه ي پليدي او از كفر ابليس مشهورتر بود.

اين جوان احمق براي حفظ ظاهر اسلام هم تظاهر به دين نداشت و بلكه دين را مسخره و متدين را تحقير مي كرد. اينك همه در فكر چاره بودند كه اين جوان را كه به منزله ي غده ي سرطان به روح و جسم اسلام بود براندازند و به اين علل بود كه شبكه ي انقلاب يكي بعد از ديگري به وجود مي آمد - از جمله نجدة بن عامر [1] و انقلاب و شورش دشتبي [2] - و از ترس


آنكه با قيام حسين (ع) انقلاب مهم تري بوجود آيد از خورج او شديدا وحشت داشتند.


پاورقي

[1] نجدة بن عامر حنفي در يمامه، پس از شهادت حسين (ع) در سال 62 شورش کرد و يک حکومت کوچک تشکيل داد. (کاملا بن اثير ج 4 ص 102).

[2] و در سرحدات دشتبي و ديلم شورش ديگري برضد حکومت يزيد به وجود آمده بود و بدون ترديد مقدار زيادي از وقت و نيرو و بودجه‏ي دولت يزيد براي آرام کردن اين دو شورش صرف مي‏شد. (ابوالشهداء ص 114).

و عبدالله زبير بعد از شهادت حسين (ع) در سال 62 در مکه براي خود بيعت گرفت و با پنج هزار نيروي نظامي آماده‏ي مقابله با قدرت حکومت يزيد شد و در يک برخورد نظامي عبدالله زبير نيروي دو هزار نفري يزيد را شکست داد و فرمانده نيرو را دستگير و زير ضربات شلاق کشت و طولي نکشيد که نفوذ عبدالله زبير در سراسر حجاز گسترش يافت و يزيد بن معاويه تا زنده بود نتوانست شورش عبدالله بن زبير و نجدة بن عامر را خاموش کند و بر اوضاع مسلط گردد.