بازگشت

احاديث امام حسين درباره ي قائم آل محمد


عبدالرحمن بن حجاج از امام صادق (ع) و او از پدران خود، از امام سجاد (ع)، از پدرش حسين شهيد (ع) روايت مي كند كه: قال الحسين بن علي صلواة الله عليه في التاسع من ولدي سنة من يوسف و سنة من موسي بن عمران و هو قائمنا اهل البيت يصلح الله تبارك و تعالي امره في ليلة واحدة. در نهمين فرزند من روش و طريقه ي يوسف و سرشت و طبيعت موسي بن عمران است و اوست قيام كننده ي اهل بيت، خداوند بوسيله او امر را در يك شب اصلاح مي كند. [1] .


مردي از همدان گويد: از حسين بن علي شنيدم كه مي گفت: قائم هذه الامة هو التاسع من ولدي و هو صاحب الغيبة و هو الذي يقسم ميراثه و هو حي. قيام كننده ي اين امت نهمين فرزند من است. و اوست صاحب غيبت و اوست كه در حيات خود ميراث او بين اولادش تقسيم مي شود. [2] .

عبدالرحمن بن سليط گويد حسين بن علي (ع) فرمود: منا اثني عشر مهديا اولهم أميرالمؤمنين علي بن ابيطالب و آخرهم التاسع من ولدي و هو الامام القائم بالحق يحيي الله به الارض بعد موتها و يظهر به دين الحق علي الدين كله و لو كره المشركون. له غيبة يرتد فيها اقوام و يثبت علي الدين فيها آخرون فيودون و يقال لهم متي لهم متي هذا الوعد ان كنتم صادقين اما ان الصابر في غيبته الاذي و التكذيب بمنزلة المجاهد بالسيف بين يدي رسول الله (ص). يعني: از ما دوازده مهدي هست، اولشان اميرمؤمنان علي بن ابي طالب و آخرشان نهمين فرزند من است و اوست پيشواي قائم به حق كه خداوند بوسيله ي او زمين را زنده مي كند بعد از مرگ، و با او دين حق را بر اهل دين آشكار مي سازد، ولو مشركين مكروه بدارند.

براي او غيبتي است كه جمعيت هائي، «در نتيجه ي انكار» از دين بيرون مي شوند و جمعي ثابت مي مانند و دوست مي دارند او را. و به آنان مي گويند: اين وعده ي قيام كي خواهد شد، اگر راستگو هستيد؟ لكن صبر كنندگان در غيبت او كه در زحمت و اذيتند و مورد تكذيب واقع مي شوند، بمنزله ي مجاهدين هستند كه در صف جهاد پيش روي پيغمبر شمشير مي زنند. [3] .

عبدالله بن عمر گويد كه از حسين بن علي (ع) شنيدم مي گفت: لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله ذالك اليوم حتي يخرج رجل من ولدي يملأها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما كذالك سمعت رسول الله يقول.

اگر از دنيا باقي نماند مگر يك روز، خداي عزوجل همان روز را آنقدر طول خواهد داد تا آنكه مردي از فرزندان من خروج كند و زمين را با عدل و مساوات پر كند، بطوري كه با ستم و جور پر شده باشد و از رسول خدا هم شنيده ام كه چنين مي گفت. [4] .

عيسي بن خشاب گويد به حسين بن علي گفتم: تو صاحب اين امر يعني خلافت مطلقه هستي.


فقال لا ولكن صاحب هذا الامر الطريد الشريد الموتور بابيه المكني بعمه يضع سيفه علي عاتقه ثمانية اشهر. [5] گفت: من نيستم، وليكن صاحب اين خلافت و حكومت ظاهري و فرمانرواي مطلقه آن فراري رانده شده اي است كه صاحب انتقام است بجهت پدرش، و بكنيه ي عمويش مشهور است [6] شمشيرش را بدوش مي گذارد تا هشت ماه.

عبدالله بن شريك گويد: حسين (ع) وارد مسجد رسول اكرم شد. ديد بني اميه حلقه ها زده و نشسته اند. فرمود: به خدا سوگند دنيا به آخر نمي رسد تا آنكه خداوند مردي از صلب من بر مي انگيزد از شما هزار نفر و با هزار نفر، هزار ديگر و با هزار ديگر، هزار تن آخر.

گفتم: فدايت شوم اين مردمان به اين كثرت نمي رسند، فرمود: در آن زمان از يك مرد اين چنين مقدار درآيد و بزرگان شان از خودشان مي شود. [7] .


پاورقي

[1] بحار طبع جديد ج 51 ص 233.

[2] بحار طبع جديد ج 51 ص 233.

[3] بحار طبع جديد ج 51 ص 132.

[4] بحار ج 51 صفحه 133.

[5] بحار ج 51 صفحه 134.

[6] منظور از پدرش امام حسن عسکري (ع) است، نه امام حسين. و منظور از «عم» امام حسن مجتبي است که در حقيقت عموي امام زمان است و کنيه‏ي هر دو ابومحمد است. رجوع شود به ارشاد مفيد فصل امام حسن مجتبي و فصل امام حسن عسکري و در احاديث سابق اخبار از غيب است از نظر ظهور امام زمان، و اما در اين حديث از نظر کنيه‏ي امام حسن (ع) است که مطابق حديث تحقق يافته است.

[7] بحار ج 51 صفحه 134.