بازگشت

پندهاي حسين به ابن عباس


روزي به پسر عمويش عباس پند مي داد كه آن در چهار جمله خلاصه مي شود، ولي هر


يكي از آنها دروازه اي است به جهاني از مكارم اخلاق:

1- «و لا تتكلمن فيما لا يعنيك فاني اخاف عليك الوزر و لا تتكلمن فيما يعنيك حتي تري للكلام موضعا فرب متكلم قد تكلم بالحق فعيب.

2- و لا تمارين حليما و لا سفيها فان الحليم يقليك و السفيه يؤذيك.

3- و لا تقولن في اخيك المؤمن اذا تواري عنك الا ما تحب ان تقول فيك اذا تواريت عنه.

4- و اعمل عمل رجل يعلم أنه مأخوذ بالأجرام مجزي بالاحسان، و السلام.

1- درباره ي چيزي كه برايت اهميت ندارد سخن مگو، زيرا مي ترسم در نتيجه ي سخن بيهوده به گناه افتي و نيز بي مورد سخن مگو مگر آنكه بداني سخن گفتن بجا است، زيرا چه بسيار گوينده اي كه سخن حق مي گويد اما چون در جاي خود نگفته است گفتارش را عيب شمارند.

2- هرگز با دو كس به مجادله نپرداز: يكي با افراد حليم و بردبار و ديگري با افراد نادان و سفيه، زيرا حليم با حوصله و بردباري بر تو چيره مي گردد، و افراد سفيه آزارت خواهند داد.

3- درباره ي برادر مؤمنت به هنگام غيبت او چيزي مگو، مگرآنچه را كه دوست داري در پشت سر تو بگويد.

4- مانند كسي رفتار كن كه مي داند در برابر جرمهايش كيفر خواهد ديد و در برابر نيكي هايش پاداش خواهد ديد، و السلام. [1] .


پاورقي

[1] بحار الانوار ج 78 ص 127، کنز الکراجکي ص 154.