بازگشت

جبرئيل براي حسن و حسين لباس بهشتي مي آورد


شيخ حر عاملي از ابي عبدالله مفيد نيشابوري روايتي از امام رضا (ع) نقل ميكند كه لباسهاي حسن و حسين عليهما السلام كهنه شده بود. و عيدي فرارسيد به مادرشان گفتند بچه هاي مدينه


لباسهاي نو پوشيده اند ولي ما لباس نداريم.

زهراي مرضيه فرمود: لباسهاي شما پيش خياط است هر وقت آورد مي پوشيد شب عيد رسيد آقازاده ها خواسته خود را تكرار كردند فاطمه (ع) گريه كرد و دلش براي عزيزان خود سوخت باز همان كلمه را گفت.

شب در خانه فاطمه كوبيده شد فاطمه فرمود كيست در ميزند عرض كرد همان خياط هستم لباس حسن و حسين را آورده ام در را باز كرد مردي را ديد با لباسهاي عيد خانم فاطمه مي فرمايد مردي با آن هيبت و اخلاق نديده بودم بقچه را به زهرا دادو برگشت فاطمه وارد خانه شد بقچه را باز كرد و دو عدد پيراهن و دو عدد لباده و دو عدد شلوار و عمامه و رداء و دو عدد كفش سياه دورشان رنگ قرمز در داخل بقچه بود. حسنين را بيدار كرد و بر تن شان پوشانيد رسول خدا وارد شد بچه هاي خود ملبس ديد آنها را به بغل گرفت و رو كرد به فاطمه فرمود خياط را ديدي؟ عرض كرد بلي ديدم رسول الله فرمود او خياط نبود او خازن بهشت بود فاطمه سؤال كرد يا رسول الله كسي به شما خبر داد؟ فرمود قبل از آنكه او عروج كند جبرئيل خبر داد. [1] .

و طريحي اين روايت را طور ديگري نقل كرده كه حسنين از رسول خدا مستقيما لباس عيدي را خواسته و جبرئيل آن لباسها را آورد همه رنگ سفيد بود حسنين گفتند بچه هاي عرب لباسهاي رنگ به رنگ پوشيده اند رسول خدا به فكر فرو رفت جبرئيل آمد گفت كه بپرس از حسن و حسين چه رنگي را دوست دارند و دستور بدهند يك طشت و يك آفتابه بياورند وقتي آوردند لباس حسن را گذاشت وسط تشت پرسيد: پسرم تو چه رنگي مي خواهي گفت: اي جد بزرگوار من سبز رنگ را دوست دارم جبرئيل آب ريخت و رسول الله با دست خود فشرد لباسها همه به رنگ مانند زبرجد درآمد آن را به حسن داد.

سپس لباسهاي حسين را به طشت گذاشت فرمود پسرم تو چه رنگ لباس را دوست داري عرض كرد من رنگ قرمز را دوست دارم همان طور عمل شد لباس حسين هم قرمز شد و پوشيدند رسول خدا خوشحال شد و پدر و مادر و بچه ها همه شادمان شدند اما جبرئيل گريه كرد و رسول خدا از علت گريه پرسيد جبرئيل گفت اين اختلاف ميان عزيزتان از اين جهت


است به پسرت حسن زهر مي دهد رنگش سبز مي شود حسين را در كربلا به خون مي كشند و رسول خدا گريه كرد. [2] .


پاورقي

[1] بحار ج 43 ص 289 اثبات الهداة ج 163.

[2] بحار ج 44 ص 245 منتخب طربحي 121 احتقاق ج 1 ص 447.