بازگشت

تحقيق در آيه ي تطهير


از دو جنبه بحث در آيه ي تطهير مي شود: يكي در معناي كلمه رجس كه مورد تطهير است و


دوم در اينكه منظور از اهل بيت چيست؟ و مشمول آن تا چه مقدار است.

اما در مورد اهل بيت گفتارها زياد است عكرمه و عروه گفته اند كه منظور زوجات پيغمبر است، بعلت آنكه آيه در ذيل زوجات پيغمبر واقع شده است و اين احتمال از جهاتي مردود شده.

1- روايات خلاف آن را گفته اند.

2- مفهوم و سياق روايات بر اين است كه اين آيه مفردا و بتنهائي نازل شده و در ضمن آيات زوجات پيغمبر نيامده. حتي يك روايت هم وجود ندارد - ولو بطور اشاره و تضمن - كه دلالت كند اين آيه در ضمن آيات زنان پيغمبر وارد شده. پس آيه برحسب نزول جزء آيات زنان پيغمبر نيست و به آنها اتصالي هم نداشته و فقط در مقام تنظيم و ترتيب آيات يا با دستور پيغمبر يا بعد از رحلت آن حضرت در ميان آن آيات گذاشته شده است و اگر آيه تطهير را از ذيل آيات زنان پيغمبر برداريم، به وجهي از وجوه نقصاني در معناي آيات زنان نخواهد بود و اين گوياترين شاهد است كه آيه ي تطهيرمستقل بوده و جزو آيات زنان رسول اكرم (ص) نيست.

برخي برآنند كه مراد از اهل بيت اقرباي رسول الله است، از آل عباس گرفته تا آل عقيل و آل علي (ع) و آل جعفر. و بعضي از مفسرين كليه ي پرهيزگاران را گفته اند به اتكاء آنكه آنها اولياي خدايند و بحكم آيه ي «ان اولياؤه الا المتقون» دوستان خدا پرهيزگارانند. و نيز احتمال داده شده كه اهل مسجد رسول باشد.

ولكن اين تقديرات با معناي تطهير - اعم از آنكه مجرد تقواي ديني يعني اجتناب از محرمات و امتثال به واجبات يا تقواي شديد در ضمن تكليف شديد باشد كه متعلق آن اشخاص معلوم و محدود باشد - درست نخواهد شد، زيرا معناي اولي تطهير با معاني اهل بيت ملايمت ندارد، چون عموم مسلمين و مكلفين به احكام قطعا تطهير نشده اند و الا عاصي و متمرد پيدا نمي شد.

و معناي دومي نسبت به ساير مكلفين - غير از شخص نبي (ص)- تكليف شاق خواهد شد، زيرا فرض اين است كه غير از نبي كسي با خصايص عصمت و مصونيت از گناه متصف نبود تا از عهده ي تكليف شديد برآيد. [1] .


بنابراين بايد در فهم آيه از روايات استفاده شود و روايات هم در اين باب از هفتاد حديث بيشتر است كه برخي از طريق اهل سنت و پاره اي از شيعه نقل شده است.

اهل سنت با طرق كثيره از ام سلمه و عايشه و ابي سعيد خدري و سعد و واثلة بن اسقع و ابي الحمراء و ابن عباس و ثوبان مولي النبي (ص) و عبدالله بن جعفر و علي (ع) و حسن (ع) قريب چهل طريق روايت كرده اند.

و شيعه از علي (ع) و سجاد (ع) و امام باقر (ع) و امام رضا (ع) و ام سلمه و ابي ذر و ابي ليلي و ابي الاسود دئلي و عمر بن ميمون الاودي و سعد بن ابي وقاص بيشتر از سي طريق نقل كرده اند كه مورد نزول آيه پنج نفر است يعني: علي، فاطمه، حسن و حسين (ع) و همه ي اين روايات در آنكه مورد آيه مخصوص به اين پنج نفر است اتفاق دارند و در بعضي از آنها بطوري كه گذشت صراحت دارد كه زوجات داخل در اين آيه نيستند، بنابراين اهل بيت اسم خاص مي شود براي اين پنج نفر. [2] .

اما كلمه ي رجس در عرف قرآن در دو مورد استعمال شده: يكي در قذارت ظاهري مانند گوشت خنزير كه در سوره ي انعام آيه ي 145 گوشت خنزير و خون و ميته را تحريم نموده «الا ان يكون ميتة او دما مسفوحا او لحم خنزير فانه رجس» و در آيه 90 مائده از خمر، قمار، بت ها، از لام به رجس تعبير شده «انما الخمر و الميسر و النصاب و الازلام رجس».

و ديگري در قذارت هاي معنوي مانند شرك و كفر و آثار گناه و كردارهاي بد آمده مانند آيه ي 125 سوره ي توبه «اما الذين في قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الي رجسهم و ماتوا و هم كافرون» آنانكه در دلهايشان بيماري هست، قذارت ديگري علاوه بر قذارت قبلي بر آنان اضافه مي شود و به حالت كفر مي ميرند، همچنين مانند آيه ي 125 سوره ي انعام «و من يرد ان يضله يجعل صدره ضيقا حرجا كانما يصعد في السماء كذلك يجعل الله الرجس علي الذين لا يؤمنون.»

بنابراين اذهاب و از بين بردن رجس با در نظر گرفتن الف و لام كه براي جنس است، به معناي ازاله ي كليه ي حالات خبيثه ي نفس و قذارت آن مي شود. و مقابل اعتقاد به باطل، اعتقاد به حق و ادراك حقايق در مقام اعتقاد و عمل است و مجهز شدن به سلاح علم و عمل، قهرا منطبق بر عصمت الهي خواهد گرديد و آن صورت عليمه و حالت نفسانيه است كه صاحب خود را از


اعتقاد به باطل و كردارهاي بد نگاه مي دارد.


پاورقي

[1] الميزان ج 16 ص 330-328.

[2] الميزان ج 16 ص 173.