بازگشت

در كلمه ي شخصيت چه مفاهيمي وجود دارد


در كلمه ي شخصيت مانند بسياري از الفاظ معناي واقعي آن به دست نيامده و اين كلمه در يك مفهوم معين و معناي محدود، محصور نگشته و بر يك عبارت منطقي واحد تكيه نكرده است، بلكه مانند ساير الفاظ آن با اصطلاحات متفاوت و تعبيرات مختلف آورده اند، بطوري كه حقايق اصلي در زير اين اصطلاحات مغلوب شده و وجهه ي ذاتي خود را از دست داده و هر


آنچه را كه گفته اند فقط جنبه ي تقريب به ذهن داشته است، زيرا در اين تعريف ها براي «كلمه ي شخصيت» حد حقيقي كه گفته شده وجود ندارد.

بنابراين ما به اصطلاحات كاري نداريم و بايد از عنايت در اصل لغت الهام بگيريم و آن اينكه: «شخص» به معناي صعود و بالا رفتن است [1] و درباب تفعل كه به قالب تشخص مي آيد به معني تعين و نمودار شدن يك چيز آمده است و روشن است معناي صعود و ارتفاع در كليه ي مشتقات اين ماده استشمام خواهد شد و در نتيجه تعيين نموداري توأم با رفعت مقام در اذهان جلوه خواهد كرد.

بنابراين «شخصيت» در افراد معروف و متعين برجسته و مشهور خلاصه مي شود، منتها با آثار مهمه و حالات اختصاصي برجسته اي از قبيل جاذبيت، شجاعت، نوع دوستي، ابتكار عقل، قوت بيان، مروت و جوانمردي، تواضع و... شعاعش وسيعتر مي گردد. و با وجود اين آثار و حالت نفساني در كسي فرد قهرا يك تعين و تشخص و شهرت اجتماعي خواهد داشت كه مورد توجه عموم قرار خواهد گرفت و شخصيت، منهاي اين اوصاف چيز قابل توجه و مفهومي در بر نخواهد داشت.

همچنين بايد توجه داشت كه افراد در اين آثار و حالات باز متفاوتند و شعاع شخصيت و ميزان آن در اجتماعات به همان نسبت فرق خواهد كرد. ميزان تاثير شخصيت گاهي در يك منطقه و گاهي در يك كشور است، و گاهي هم جهاني است، و گاهي عميق و گاهي سطحي است، و گاهي متوسط بين اين دو مرز است، و اگر در اين شخصيتهاي واقعي و شخصيتهاي متظاهر دقت كنيم تفاوت بين انسان زنده و انسان در قالب جسد يا مقوايي و ساختگي را درمي يابيم.

پس در نتيجه شخصيت حسين بن علي (ع) را ما از حالات نفسانيه و روحيه ي ملايم و مستقيم او و اعمال مردانگي او بررسي مي كنيم و در صفحات آينه در هر يك از اوصاف و حالت چهارده گانه ي آن مشروحا بحث خواهيم نمود.



پاورقي

[1] رجوع شود به «المنجد» لفظ شخص و اقرب الموارد ج اول باز همان کلمه.