بازگشت

توسل در لسان روايات


توسّل در روايات نيز بسيار مورد توجّه واقع شده، و به طور متواتر مشروعيّت آن را نقل كرده اند، كه اينك به جهت مراعات اختصار به چند مورد مي پردازيم:

«عثمان بن حُنَيف» مي گويد: مرد نابينايي به حضور پيامبر خدا آمد، و از آن حضرت خواست دعا كند تا خدا، وي را شفا دهد. آن حضرت فرمود: اگر مي خواهي دعا كنم و چنانچه صبر كني آن برايت بهتر است؟ مرد نابينا گفت: دعا كن تا عافيت پيدا كنم.

رسول گرامي دستور داد: برو وضو بگير و سپس دو ركعت نماز بخوان، سپس دست به دعا بردار و بگو:

اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ وَ اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ. يا مُحَمَّدُ! اِنّي قَدْ تَوَجَّهْتُ بِكَ اِلي رَبّي في حاجَتي هذِهِ لِتُقْضي. اَللَّهُمَّ فَشَفِّعْهُ فِيَّ. قالَ اِبْنُ حُنَيْفٍ: فَوَاللَّهِ ما تَفَرَّقْنا وَ طالَ بِنا الْحَديثُ حَتّي دَخَلَ عَلَيْنا كَاَنْ لَمْ يَكُنْ بِهِ ضُرُّ [1] .

خدايا! من به احترام حضرت محمّد كه رحمت عالميان است از تو مي خواهم. اي پيامبر خدا! من به تو متوجّه مي شوم كه قبولي حاجت مرا از خدا بطلبي. اي خدا شفاعت او را در حق من قبول كن.

عثمان بن حنيف مي گويد: چون مرد نابينا چنين دعا كرد، ما هنوز از آن جمع كنار نرفته بوديم و مشغول صحبت بوديم كه همان شخص به جمع ما پيوست، و كوچكترين آثار نابينايي نداشت.


اين حديث كه از كتابهاي بسيار معتبر اهل سنّت نقل شد، مي رساند كه توسّل به پيامبر، و حاجت خواستن از طريق او، و خدا را به حرمت او دعا كردن كوچكترين اشكالي ندارد، بلكه خود پيامبر چنين شيوه اي را تعليم داد، و در عمل نيز دعاي آن شخص مستجاب شد.

در حديث ديگر آمده است كه از اميرالمؤمنين سؤال كردند: اينكه در قران مي فرمايد: «وَاتْبَغُوا اِلَيْهِ الْوَسْيلَةَ» [2] يعني چه؟ در جواب از اين سؤال به عنوان بيان مصداق فرمودند: «اَنَا وَسيلَتُهُ» يعني من همان وسيله قرآني و الهي هستم. [3] .

در روايت ديگري همين سؤال را از پيامبر خدا مطرح كردند آن بزرگوار فرمود:

هُمُ الْاَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ، مَنْ اَطاعَهُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللَّهِ وَ مَنْ عَصاهُمْ فَقَدْ عَصَي اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ، هُمُ الْعُرُوَةُ الْوُثْقي وَ هُمُ الْوَسْيلَةُ اِلَي اللَّهِ [4] .

مراد از وسيله اماماني از صُلب حسين مي باشند كه اطاعت آنان اطاعت از خدا، و نافرماني از آنان معصيت الهي است، آنان دستگيره محكم و وسيله مناسب براي رسيدن به خدا هستند.

در حالات مسلمانان آمده است كه براي طلب باران به وجود اقدس پيامبر متوسل مي شدند، [5] و پس از رحلت آن حضرت نيز بلال حبشي در ميان جمعي به كنار قبر او آمد و عرض كرد: اي پيامبر خدا! از خدا بخواه باران رحمت نازل شود كه امتّت هلاك شدند! [6] .

و خود عمربن خطّاب به «عبّاس بن عبدالمطلب عموي پيامبر» متوسّل شد و طلب باران كرد، و رحمت الهي نازل شد! [7] .

و جناب آقاي «محمد بن ادريس شافعي» كه امام بزرگ بخشي از اهل سنّت است، و گروه شافعي مذهب ها از او پيروي مي نمايند، به اهل بيت پيامبر متوسّل مي شد، و در فرازهايي مي گفت:



آلُ النَّبِيِّ ذَريعَتي

وَهُمْ اِلَيْهِ وَسْيلَتي






اَرْجُو بِهِمْ اُعْطي غَداً

بِيَدِالْيَمينِ صَحيفَتي [8] .



فرزندان پيامبر واسطه و وسيله من هستند. من از طريق آنان به خدا مي رسم. اميدوارم به وسيله آنان نامه اعمال من در روز جزا به دست راستم داده شود.


پاورقي

[1] سنن ابن‏ماجه، ج1، ص441، ش1385، مستدرک‏حاکم، ج1، ص313، مسند احمد حنبل، ج4، ص138.

[2] سوره مائده، آيه 35.

[3] تفسير الميزان به نقل ميزان الحکمة، ج 2، ص 1476، ش 9520.

[4] عيون اخبار الرّضا، ج 2، ص 58، ش 217.

[5] آئين وهّابيّت، ص 151.

[6] التوصل الي حقيقة التوسّل، ص 329، تفسير نمونه، ج 4، ص 368.

[7] فتح‏الباري، ج 2، ص 413، المواهب، ج 3، ص 380، اسدالغابه، ج 3، ص 111.

[8] التّوصل، ص 329، تفسير نمونه، ج 4، ص 368، صواعق المحرّقه، ص 178.