بازگشت

نقش رباب در نهضت حسيني


شرح حال حضرت رباب را در بخش «زنان و فرزندان» امام حسين مطالعه خواهيد فرمود، در اينجا فقط به توضيح مختصر دو بيت از اشعار او مي پردازيم كه در مجلس «ابن زياد» انشاد كرد....

چون سر نازنين اباعبداللَّه عليه السلام را در برابر ابن زياد گذاشتند، خاندان آن حضرت با حسرت و اندوه فراوان به آن سر مي نگريستند، «رباب» در حالي كه اشك مي ريخت از جاي برخاست و سر مطّهر را از زمين برداشت و بوسيد و در دامن گذاشت و گفت:



واحُسَيْناً فَلا نَسيتُ حُسَيْناً

اَقْصَدَتْهُ اَسِنَّةُ الْاَدْعِياءِ



غادَروُهُ بِكَرْبَلاءَ صَريعاً

لا سَقَي اللَّهُ جانِبَيْ كَربَلاءِ [1] .




واي حسين من! هرگز تو را فراموش نمي كنم. چرا كه او را، دشمنان با نيزه هاي كينه توزانه، پاره پاره كردند! و جسد پاك او را در سرزمين كربلا افكندند! خداوند چنين مكاني را سيراب نگرداند!

حضرت رباب هرچند اين دو بيت شعر را در قالب مرثيه و نوحه براي امام حسين سروده است، ولي در واقع تمام اهداف تبليغي خويش را در آن ريخته، و تاريخ نهضت حسيني را از هرگونه تحريف مصون داشته است! زيرا:

در اين اشعار به مظلوميت حسين و غم هاي فراموش نشدني او پرداخته، و كيفيّت قتل و شهادت را بيان داشته، كه با نيزه و ابزار قتل، وي را كشته اند. و قاتل را مشخّص ساخته كه دشمنان آن حضرت بوده اند.

و از كلمه «غادروا» كه به معني «رها كردند و ترك گفتند» استفاده نموده و مي رساند كه به جنازه حسين احترام نكردند و نماز نگزاردند و كفن نكردند، بلكه بدون دفن بدن او را به روي زمين انداختند و....


پاورقي

[1] تذکرة الخواص بنقل تاريخ بررسي عاشورا، ص 167، نفس المهموم، ص 408.