بازگشت

امام حسين و صبح عاشورا


امام حسين شب عاشورا با اصحاب خويش به عبادت و راز و نياز پرداخت، و با سخنان عرفاني آنان را بياراست، و دلهايشان را با نور ولايت روشن كرد تا اينكه هر يك جايگاه خويش را در آن سوي عالَم بديدند، [1] و با عشق شهادت، شب معهود را به پايان رساندند.

بانگ «اللَّه اكبر» از اردوي نينواي حسيني به صدا در آمد، و حسين و ديگر دلباختگان، آخرين نماز صبح را به جاي آوردند، و آوازه «اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَذِنَ في قَتْلِكُمْ فَعَلَيْكُمْ بِالْصَّبْرِ» [2] را به گوش


دل شنيدند، سالار شهيدان سربازان موجود خود را كه حداكثر 145 نفر بودند [3] منظّم كرد، فرماندهي طرف راست را به زهير بن قين، و طرف چپ را به حبيب بن مظاهر و پرچم را به دست پرتوان ابوالفضل داد و آماده نبرد شد، و دستور داد: هيزمهاي داخل حفره ها را كه مانند خندق كنده بودند آتش زنند، تا مهاجمان و متجاوزان نتوانند جز از يك طرف حمله نمايند! از سوي ديگر ابن سعد ملعون، ميمنه سپاه را به عَمروبن حجّاج، ميسره آن را به شَمِربن ذي الجوشن، سواران را به عُروة بن قَيْس، پيادگان را به شَبَت بن رِبْعيّ داد، و پرچم نفاق را به غلام خود «دُريد» سپرد.

بعد از اين آرايش نظامي و تنظيم رزمي، سپاه عمرسعد حركت خود را آغاز كرد و خيمه ها را به محاصره خود درآورد، ولي تدبير جنگي حسين بن علي در كندن خندق و آتش زدن به هيزمها نقشه آنان را خنثي كرد، لذا شمربن ذي الجوشن با بي ادبي گفت:

اي حسين! پيش از آتش آخرت به استقبال آتش دنيا رفته اي؟! [4] امام حسين فرمود: اي پسر زن ناپاك و پَست! تو به آتش سزاوارتري. [5] .


پاورقي

[1] علل الشرايع، ج 1، ص 218، بحارالانوار، ج 44، ص 297.

[2] خداوند شهادت شما را امضاء نموده، بر شما باد به صبر و بردباري.

[3] طبري، ج 6، ص 206، بحارالانوار، ج 45، ص 4: کان اصحابه خمسة و اربعين فارساً و مأة راجل.

[4] يا حسين استعجلت النّار في‏الدّنيا قبل يوم القيمامة.

[5] يا بن راعية المِعْزي انت اولي بها صليّا، (طبري، ج 6، ص 228).