بازگشت

آرايش رزمي


امام حسين شب عاشورا دستور داد با جابجايي، خيمه ها را نزديك به هم قرار دهند، و طوري ترتيب دهند كه خيمه ها در سه سمت «راست، چپ، عقبِ» ياران قرار گيرد، و دشمن در صورت حمله


فقط از روبرو راه داشته باشد، تا بدين طريق سدّ تهاجم آنان آسان باشد، و با نيروي كمتر كار بيشتر انجام دهند. سپس امر فرمود: با طنابهاي مخصوص همه خيمه ها را بهم متصّل سازند، تا استحكام لازم فراهم گرديده، و راه نفوذ دشمن مسدود شود.

آنگاه گروهي در اطراف خيمه ها حفره هايي مانند خندق ايجاد نمودند، تا دشمن به آساني نتواند از آن عبور كند، و گروه ديگري به جمع آوري هيزم و چوب و ني پرداختند، و آنها را در همان حفره ها ريختند، تا به موقع لزوم آنها را آتش زنند، و از عبور سپاهيان عمرسعد جلوگيري نمايند. [1] .

گروهي نيز به اصلاح سلاح و تيز كردن نيزه و صيقل دادن شمشير مشغول گشتند. [2] در اين ميان «هلال بن نافع» مي گويد: ديدم امام حسين از خيمه خارج شد، و به گشت زني پرداخت، من نيز به دنبال او به راه افتادم، كه مبادا دشمنان در كمين او باشند، امام سياهي مرا ديد و شناخت و سؤال كرد: چرا از خيمه ات بيرون آمدي؟ گفتم: يابن رسول اللَّه! چون ديدم شما به سوي اردوي دشمن در حركتيد، به جان شما بيمناك گشتم. امام حسين فرمود،: هلال! من نيز نگران دشمن هستم، بيرون آمدم تا اطراف اين منطقه را خوب بررسي كنم، تا ببينم فردا از كجا حمله خواهند كرد! [3] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 45، ص 3 و 4، الفتوح، ج 5، ص 107، مقتل خوارزمي، ج 1، ص 248.

[2] موسوعة کلمات امام حسين، ص 404.

[3] موسوعة کلمات امام حسين، ص 406.