بازگشت

ستيز با ستمگري


هدف نهايي از اهداف نهضت مقدّس اباعبداللَّه الحسين مبارزه با ستمگري بود كه در آن عصر مصداق اصلي آن يزيد بن معاويه به حساب مي آمد كه امام حسين در مورد او به فرماندار مدينه كه در آن تاريخ وليد بن عتبة بن ابي سفيان بود فرمود:

اي امير! يزيد مردي فاسق، شرابخوار، آدمكش، بي پروا در فساد ظاهري و... با او بيعت كنم؟! هرگز! من دست بيعت به او نمي دهم، زيرا جدّم رسول خدا فرمودند: خلافت براي فرزندان ابي سفيان حرام است. [1] .

آري يزيد نه تنها در باطن از ديرهاي نصارا بيرون نمي آمد، و شب و روز به عيّاشي مي گذرانيد، و شراب مي نوشيد و حكم اسلام را زير سؤال مي برد و مي گفت: من آن را به حكم عيسي بن مريم مي خورم [2] در ظاهر نيز آن چنان فساد مي كرد كه هواداران معاويه به وي نامه ها نوشتند كه يزيد آبرو و حيثيت تو را بر باد مي دهد! معاويه در جواب آنها براي پسرش نامه مفصّلي مرقوم داشت و از جمله نوشت:

فَلَيْتَكَ «يَزيدُ» اِذْ كُنْتَ لَمْ تَكُنْ [3] .

اي كاش آن روز كه قدم به دنيا گذاشتي نمي آمدي و من مانند تو پسري نداشتم!

امام حسين براي مبارزه چنين عنصري به پا خاست، و فرمود:

يزيديان از خدا بريدند، به صف شياطين و فتنه انگيزان پيوستند، و به فساد و فحشا در روي زمين پرداختند، جدّم پيامبر اسلام فرموده است: هركس پادشاه ستمگر و فاسدي را ببيند، و در برابر خلافهاي او بي تفاوت باشد، جايگاهش دوزخ خواهد بود، (همه در مبارزه چنين افراد


مسئولند) و من از ديگران بيشتر. [4] .

بدين طريق حسين براي مبارزه با فساد يزيد و دستياران او نهضت خود را آغاز كرد و تا آنجا پيش رفت كه خود را فدا كرد، ولي آئين مبارزه با ظلم و ستمگري را رواج داد، و حكومت وقت را به عقب نشيني و ندامت واداشت... تا جايي كه «عبيداللَّه زياد»، عمرسعد فرمانده سپاه كوفه را فراخواند، و به او گفت: حالا كه مأموريت خود را انجام دادي حكم ما را به ما برگردان! عمرسعد گفت: اي امير! من تو را نصيحت كردم، نامه ها نوشتم، كه بيا از قتل حسين منصرف شو، ولي تو نپذيرفتي، اكنون كه به خطاي خود متوجه شده اي مي خواهي تقصير آن را به گردن من اندازي؟! [5] .

آري حسين با خون خود ستمگران تاريخ را منفعل ساخت، تا جايي كه «ابن ابي الحديد» مي گويد: «حسين بن علي» سرور آزادمرداني است، كه به ديگران درس آزادي و حرّيّت داد، او زير شمشيرها رفت، وشهادت را برگزيد، ولي امان ابن زياد را نپذيرفت، تا زيربار ذلّت و خواري نرود و... [6] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 312.

[2] شراب در مذهب و شريعت اصلي عيسي حرام است.

[3] بررسي تاريخ عاشورا، ص 16 نقل از صبح‏الاعشي، ج 6، ص 387.

[4] طبري، ج 6، ص 215، من رأي سلطانا جائراً... فلم يغيرّ عليه بفعل و لا قول کان حقّا علي اللَّه ان يدخله مدخله....

[5] کامل، ج 4، ص 93.

[6] ج 3، ص 249: سيّد اهل الاباء الّذي علّم النّاس الحميّة و الموت تحت ظلال السّيوف اختياراً له علي الدنيّة «ابوعبداللَّه الحسين بن عليّ ابي‏طالب عليهما السّلام» عُرض عليه الامان و اصحابِهِ، فانف من الذّلّ و خاف من ابن زياد ان يناله بنوع من الهوان ان لم يقتله، فاختار الموت علي ذلک.