بازگشت

مسلمانان بجاي برده


در دوران بعد از معاويه، كه از مسير و انديشه شيطنتي خود او ريشه مي گرفت، وضع مردم به مراتب اسفناكتر از آن بود، و يزيد به وسيله مسلم بن عقبة از مردم مدينه اعتراف مي گرفت كه همگي برده بي چون و چراي يزيد هستند (عبدقنّ) و يزيد در نگهداري و يا فروش آنان آزاد است!

در اين تاريخ از زيارت قبر شريف پيامبر و طواف آن سرزنش شد، و زيارت قصر خليفه اموي را بر زيارت قبر پيامبر مقدّم داشتند! [1] .

بني اميّه گردن و دست مسلمانان را به علامت بردگي مانند حيوانات و بردگان رومي و حبشه داغ مي كردند و نقش باقيمانده آن در پوست بدن نشانه بردگي مردم مسلمان بود! [2] .

آيا سكوت حسين در برابر اين عوامل، و يا براي جلوگيري از آن جايز بود؟! در اين مورد توجّه شما را به سه حديث نبوي كه تكليف الهي حسين و حسينيان را روشن مي سازد جلب مي كنم:

الف: قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام سَمِعْتُ جَدّي رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُ: اَلْخَلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلي آلِ اَبي سُفْيانٍ [3] .


امام حسين نقل مي كند كه از جدّم رسول خدا شنيدم كه مي فرمود: خلافت بر اولاد ابي سفيان حرام است.

دراين حديث آمده است كه خلافت فرزندان ابوسفيان حرام است، و مبارزه با حرام واجب است.

ب: قالَ رَسُولُ اللَّهِ عليه السلام: اِذا ظَهَرَتِ الْبَدِعُ في اُمَّتي فَلْيُظْهِرُ الْعالِمُ عِلْمَهُ، فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ [4] .

پيامبر گرامي اسلام فرمودند: هرگاه بدعت ها در دين ظاهر گردد، براي اشخاص آگاه واجب است علم خود را اظهار نمايند، وگرنه لعنت خدا بر آنان باد.

طبق اين حديث وظيفه امام حسين اظهار علم و مخالفت با بني اميّه بود و گرنه مستوجب عقاب و كيفر درگاه الهي مي شد.

ج: قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وسلم: اِذا رَأَيْتُمْ اَهْلَ الرَّيْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدي فَاَظْهِرُوا الْبَراعَةَ مِنْهُمْ وَ اَكْثُرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فيهِمْ وَ الْوَقيعَةَ وَ باهِتُوهُمْ... يَكْتُبُ اللَّهُ لَكُمْ بِذلِكَ الْحَسَناتِ وَ يَرْفَعُ لَكُمْ بِهِ الدَّرَجاتِ فِي الآخِرَةِ [5] .

رسول گرامي فرمودند: هرگاه بعد از من اهل ريب و بدعت را ديديد، از آنان اظهار برائت نموده، و در صورت لزوم به غيبت و ناسزاي آنان بپردازيد، و آبرويشان را بر باد دهيد، تا ديگران به آنان نپيوندند، و خداوند به اين كار شما پاداش مضاعف داده و درجات آخرتتان را بالا برد.

اين احاديث كه نمونه اي از صدها حديث امر به معروف و نهي از منكر و جهاد با دشمنان دين است وظيفه الهي امام حسين و پيروان او را رقم مي زند، كه در برابر يزيديان اموي بايستند، و تا پاي شهادت مقاومت نمايند، و پاداش الهي را براي خود جلب نمايند.


پاورقي

[1] تباّلهم! انّما يطوفون باعواد و رمّة بالية، هلاّ طافوا بقصر اميرالمؤمنين؟ الا يعلمون ان خليفة المرء خير من رسوله!.

[2] و کانت بنواميّه تختم في اعناق المسلمين کما توسم الخيل علامة لاستعبادهم! و نقشوا اکفّ المسلمين علامة لاسترقاقهم کما يصنع بالعُلوج من الرّوم و الحبشه، (ابن ابي الحديد، ج 15، ص 242).

[3] بحارالانوار، ج 44، ص 326.

[4] اصول کافي، ج 1، ص 54، ح 2.

[5] اصول کافي، ج 2، ص 375، ح 4.