بازگشت

امام حسين و كنيز زيبا


در اينجا بي مناسبت نيست كه سؤالي را مطرح كنم و آن اينكه: چرا و چگونه امام حسين به ارينب و امّ خالد كه زنان محرم او بودند دست نزد؟ و اساسا چگونه مي توان بطور طبيعي بر نفس غالب آمد؟


جواب: چنانچه خاطر نشان ساختيم هدف اصلي امام حسين با اين ازدواج ها، خنثي كردن توطئه معاويه و يزيد بود، بنابراين، آن حضرت هدف مزاوجت نداشت.

اما چگونه مي توان بر نفس پيروز شد، اينك داستاني را در جواب اين سؤال تقديم مي نمايم! خلاصه داستان اين است كه معاويه كنيز زيبايي را به صد هزار درهم خريداري كرد، و آن را به همراه اموال زياد به حضور امام حسين فرستاد، تا از اين راه حسين را بر خود جذب كند....

سيدالشهداء از ديدن اين كنيز شگفت زده شد، و از جمال او به حيرت افتاد! اين كنيز كه فضايل نفسي را نيز كسب كرده بود، از امام حسين اجازه گرفت مقداري قرآن بخواند حسين اجازه داد، او به خواندن قرآن مشغول شد، و تحسين آن سرور را برانگيخت...

ديگر بار از علم و ادب او سخن به ميان آمد، او شعري را انشاد كرد كه معني آن چنين است:

اي انسان تو متاع خوبي هستي اگر دوام داشته باشي، ولي تأسف از اينكه هميشگي نمي باشي [1] امام حسين با شنيدن اين يك بيت شروع به گريه كرد و سپس او را آزاد نمود، و تمام اموال همراه را بدو بخشيد.



كنيز كه آزادي خود را باز يافت يك بيت ديگري سرود و امام حسين هزار دينار ديگر به وي مرحمت كرد. بدين وسيله ثابت كرد كه حسين بر نفس خود چيره است و... [2] .


پاورقي

[1]



انت نعم المتاع لو کنت تبقي

غير ان لا بقاء للانسان.

[2] تاريخ مدينه دمشق، ص 469، حيات فکري و سياسي امامان، ص 178.