بازگشت

تلاش فرهنگي امام حسين


امام حسين عليه السلام از دوران كودكي عاشق علم وادب بود، ودرترويج آن تلاش مي كرد، و عالمان ومعلّمان را دوست مي داشت، و در فرصت هاي مناسب و مقاطع مختلف آنان را مورد تشويق قرار مي داد.

روزي امام حسن و امام حسين با هم كشتي گرفته و هيچكدام نتوانست ديگري را مغلوب


كند، لذا هر دو به حضور جدّ بزرگوارشان آمده و گفتند: اي جدّ بزرگوار! ما نتوانستيم در كشتي بر يكديگر غالب آييم، شما تعيين كنيد كه كداميك قدرت بيشتر داريم؟

رسول اكرم فرمودند:

اِنَّ الْتَّصارُعَ لا يَليقُ بِكُما وَ لكِنْ اِذْهَبا فَكاتِبا

كشتي گرفتن مناسب شأن شما نيست، برويد در خطّاطي و فرهنگي مسابقه دهيد.

حسن و حسين هر كدام خطّي نوشتند و براي داوري حضور پيامبر رسيدند، و از او خواستند خطّ برتر را تعيين كند، ولي آن حضرت آنان را به حضور اميرالمؤمنين فرستاد و گفت: من پيامبر امّي بوده و خطّ شناس نيستم، ولي علي عليه السلام پدربزرگوارتان چرا....

حسنين پيش پدر آمدند ولي او نيز نخواست دل فرزندانش را بشكند، بنابراين داوري را به مادر مراجعه كردند....

زهرا گفت: فرزندانم! همينك، من گردنبند خود را باز مي كنم و دانه هاي آن را كه هفت عدد است به ميان شما مي اندازم، هر كس بيشتر بردارد خط او بهتر است...

حسن و حسين هر يك سه عدد برداشتند، و جبرئيل هفتمي را دو نيم كرد، و هر كدام نصف آن را برداشت، و دل هيچ يك شكسته نشد... [1] .

از اين حديث بسيار جالب درسها مي گيريم:

1 - حسن و حسين از دوران كودكي به امر رسول خدا در تلاش فرهنگي و آموزش و پرورش بودند....

2 - كشتي و ساير برنامه هاي ورزشي هر چند در جاي خود مطلوب است، ولي افراد فرهنگي به افراد ورزشي مقدّمند، و با كمال تأسف استعمار جهاني كاري كرده، كه حتّي در كشور ما نيز ورزش بيش از علم و ادب و فرهنگ مورد توجّه قرار گرفته، و ورزشكاران خيلي بيشتر از محققّان تشويق مي گردند!

3 - ارزش حسن و حسين آن چنان زياد است كه خداو پيامبر و علي و فاطمه نخواستند دل آنان بشكند.



پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 45، ص 190 و 191.