بازگشت

بخشش حسين به دشمنان


«فرزدق» از شاعران درباري بني اميّه و بني مروان بود، نسبت به اهل بيت پيامبر توجّه نمي كرد، روزي كه مروان فرماندار مدينه بود، اين شاعر را از مدينه تبعيد كرد، [1] و او به روزگار سختي گرفتار شد، و ناچار به حضور امام حسين رسيد، و حضرت مبلغ چهارصد دينار به او مرحمت كرد! (دوستان را كجا كني محروم تو كه با دشمنان نظر داري) گروهي گفتند: يابن رسول اله! او شاعر متديّن نبوده، و از دوستان شما نمي باشد؟ حضرت فرمودند: بهترين بخشش ها آن موردي است كه انسان خود را از شرارت ديگري حفظ كند. [2] .

يادگار امام حسين امام سجّاد نيز به همين شاعر چهل هزار دينار مرحمت كرد، زيرا فرزدق از باج بگيران هشام بن عبدالملك مروان بود، و به مدح و ثناي او مي پرداخت، ولي روزي فرا رسيد


كه هشام در طواف كعبه بود، و مي خواست حجرالاسود را زيارت كند، كه ازدحام مردم او را از رسيدن به اين مقصود بازداشت....

در همين اثنا امام سجاد فرا رسيد، مردم به احترام او كنار كشيدند، و امام به راحتي حجرالاسود را استلام فرمود هشام اين واقعه را تحمّل نكرد، و در جواب سؤال يكي از لشكريانش كه اين بزرگوار كيست؟ گفت: نمي شناسم! فرزدق اشعاري در مدح آن امام سرود، و او را معرّفي كرد، و از اين جهت به زندان افتاد، و جيره و حقوق او از دربار هشام تعطيل شد، حضرت همان مبلغ را به او ارسال داشت و گفت: اگر مي دانستم كه عمر تو بيش از چهل سال خواهد بود مبلغ بيشتري مي فرستادم! زيرا حقوق سالانه او يكهزار دينار بود، در تاريخ و حديث آمده است كه فرزدق دقيقاً بعد از چهل سال از اين واقعه از دنيا رفت [3] و ثابت شد كه امام سجّاد از مدّت عمر او و تاريخ درگذشتش آگاه بوده است.

امام حسين در مسير خود به كوفه از سرزمين«اشراف» گذشت، و به اصحاب و ياران دستور داد: آب فراوان برداريد، وهمه مشك ها را پر كنيد، و در سرزمين بعدي به «ذوحُسَمْ» رسيد، و با سپاه هزار نفري «حرّ بن يزيد رياحي» ملاقات كرد، كه مأمور بودند آن سرور را به نزد «ابن زياد» جلب كنند!

سربازان حرّ شديداً تشنه بودند، حسين بن علي فرمود: همه سربازان دشمن را سيراب كنيد، نه تنها هزار نفر سپاه حرّ سيراب شدند، حتّي اسب ها و مركب هاي آنان نيز سيراب گشتند!

«عليّ بن طعان محارميّ» مي گويد: من آخرين نفر از سپاه حرّ بودم كه امام حسين با دست خود من و اسبم را سيراب كرد، و چون فشار آب از دهانه مشك بيشتر بود، آن حضرت لبه مشك را به عقب برگردانيد، تا فشار آب كم گردد، و من به راحتي آب خوردم و... [4] .

قابل توجه است كه امام حسين عليه السلام سپاهي را كه به جنگ او گسيل شده بودند مورد بذل و بخشش قرار داده، و از آب كه در آن ساعت جنبه حياتي داشت سيراب كرده است.


پاورقي

[1] علّت تبعيد اين بود که فرزدق اشعاري در مدح سعيد بن عاص سُرود و حسادت مروان را تحريک کرد و چون مروان بعد از سعيد بن عاص به ولايت مدينه رسيد فرزدق را تبعيد نمود (اغاني، ج 21، ص 323).

[2] جلاءالعيون شبرّ، ج 2، ص 24: خير مالک ما وقيت به عرضک.

[3] شرح واقعه را در کتاب تجلّيات ولايت معصوم ششم ملاحظه فرماييد.

[4] بحارالانوار، ج 44، ص 376.