بازگشت

حسين در كنار برادرش امام حسن


امام حسين از سال 40 تا 50 هجرت نبوي به مدّت 10 سال در كنار برادرش امام مجتبي بود. شرايط زندگي در اين دوران بسيار سخت بود، زيرا: شهادت اميرالمؤمنين از يك طرف، اختلاف پيروان امام حسن و جرئت و جسارت منافقين در كوفه از طرف ديگر و روي كارآمدن جرثومه فساد «معاوية بن ابي سفيان» از سوي سوّم مشكل را دو چندان مي كرد.

استمرار جنگ هاي اميرالمؤمنين با منافقين، خستگي و افسردگي بخش اعظم سپاه آن حضرت، شعارهاي فريبكارانه معاويه و... هر يك عامل جداگانه در صُلح امام حسن با معاويه بود.

در حديثي از رسول خدا آمده است كه: خداوند صحيفه اي فرستاد كه در آن دوازده نامه به تعداد دوازده امام هر يك با مهر جداگانه وظيفه هر كدام از امامان را مشخّص مي ساخت. و هر كدام از ائمه وظيفه داشتند نامه مخصوص به خود را باز نموده، و به محتواي آن عمل كنند.


اين حديث كه با عبارات گوناگون در كتابهاي معتبر شيعه [1] و سنّي [2] آمده است نشان مي دهد كه هر امامي وظيفه خاصّي دارد كه خداوند آن را تعيين كرده است بنابراين تفاوتهاي ظاهري سيره ائمه با يكديگر، معلول يك سلسله عوامل طبيعي و شرايط آن عصر است.

چون معاويه روي كارآمد و بر شام و عراق تسلّط يافت، تضييقات شديدي را بر شيعيان و پيروان اميرالمؤمنين تحميل كرد، دست ها و پاهايشان را بُريد، اموالشان را مصادره كرد، حقوق و مزاياي ديواني و كشوري را قطع نمود، ستمگراني همچون «زياد بن سميّه» و «سمرة بن جندب» و امثال آنان را بر مردم مسلّط ساخت، كه بر كسي رحم نكردند و هزاران نفر را به شهادت رسانده، و برخي ها را چون «عبدالرّحمن بن حسّان» زنده بگور كردند و... [3] .

امام حسين نسبت به برادرش امام حسن احترام خاصّي قائل بود، و در زمان او، وي را امام خود مي خواند! و به ديگران معرّفي مي كرد، و در مجالس مشورتي نظرات خود را بازگو مي نمود، و سرانجام تسليم نظر امام حسن مي شد!


پاورقي

[1] اصول کافي، ج 1، ص 279، ح 1، باب؛ «انّ الائمة عليهم‏السلام لم يفعلو شيئا و لا يفعلون الا بعهد من اللَّه».

[2] فرائد السمّطين، ج 2، ص 159، ش 147؛ انّ اللَّه انزل عليّ اثني عشر خاتما و اثنتا عشرة صحيفة، اسم کل امام علي خاتمه و صفته في صحيفته.

[3] شرح اين جنايت‏ها در اکثر تواريخ از جمله کامل ابن ايثر ج 3 ص 472 تا 489 و سيماي زينب کبري بقلم نگارنده ص 205 به بعد آمده است.