بازگشت

دوران شيرخوارگي


رسول خدا قبل از ولادت امام حسن به دخترش فاطمه زهرا دستور داده بود: هنگامي كه نوزاد به دنيا آمد، به او شير ندهد تا او خود بيايد. روزها گذشت و امام حسن متولّد شد، از قضا پيامبر خدا در مسافرت بود، و سه روز گذشت و پيامبر نيامد و گريه حسن و عواطف و بي تحمّلي مادري باعث شد زهرا به فرزندش شير دهد چون رسول اكرم از مسافرت مراجعت نمود از دخترش سؤال كرد: دخترم! به نوزاد شير داده ايد؟ گفت: پدر جان! اين نوزاد از گرسنگي گريه مي كرد، لذا دلم به حالش سوخت و مجبور شدم به او شير دهم (اَدْرَكَتْني عَلَيْهِ رِقَّةُ الْاُمُّهاتِ فَاَرْضَعْتُهُ)....


چون فاطمه بر حسين باردار شد، پيامبر خدا باز دستور داد: قبل از آمدن من در هيچ شرائطي به او شير ندهيد، اگر چه يك ماه هم بگذرد [1] .

در روايات صحيح و معتبر از ائمه اطهار آمده است: فاطمه اطهر خامس آل عبا را به دنيا آورد، و مطابق دستور پيامبر اسلام او از شيردادن به حسين خودداري كرد، تا اينكه سرور كاينات فرا رسيد، و حسين را در بغل گرفت، نوزاد به سوي جدّش تمايل كرد، در اين هنگام طبق روايتي كه از امام صادق به دست ما رسيده است، رسول گرامي انگشت ابهام بر دهان او گذاشت و حسين همچون سينه مادر انگشت پيامبر را مي مكيد و شير مي خورد، و بدين صورت يك روز يا دو روز گرسنه نمي شد! [2] .

«صفيّه» عمّه پيامبر مي گويد: من در خدمتگزاري فاطمه بودم، تا اينكه پيامبر خدا در هنگام تولّد حسين فرا رسيد و نوزاد را در بغل گرفت آنگاه زبان مباركش را در دهان حسين گذاشت، او زبان جدّش را مي مكيد، گو اينكه از آن شير و يا عسل مي خورد! [3] .

و حضرت امام رضاعليه السلام ضمن تأييد اين جريانات مي فرمايند:

رسول اكرم مداوم به پيش حسين مي آمد و زبانش را در دهان او مي گذاشت، و حسين زبان جدّش را مي مكيد و سير مي شد، و بدين طريق امام حسين از شير هيچ زني استفاده نكرد خواه مادرش و يا ديگران. [4] .

سؤال: چگونه از انگشت و يا زبان پيامبر شير مي جوشيد؟ آيا ممكن است نوزادي بدون شير مادر از زبان و يا انگشت كسي شير بخورد؟

جواب: امام حسين يك انسان فوق العاده و استثنايي بوده و ابعاد زندگي او با ديگران فرق دارد، او شش ماهه به دنيا آمد و سالم ماند، و در حيات خود به كارهاي بزرگي دست زد كه منحصر به فرد است و ما در همين كتاب به نمونه هايي از آنها خواهيم پرداخت.

از سوي ديگر: تمام قدرت ها در دست خداست، و هر چيزي را خدا اراده كند، لباس امكان


مي پوشد، و معجزات و كرامات پيامبران و امامان از اين باب است. چنانچه قرآن مجيد شهادت مي دهد كه: سنگ بزرگي در زمان حضرت موسي عليه السلام به چشمه ساري تبديل شد، و از سنگ سخت و سفت دوازده چشمه جوشيدن گرفت [5] در اين صورت توجّه مي فرماييد كه زبان و يا انگشت پيامبر از سنگ مزبور نرمتر بود، و پيامبر اسلام نيز از نظر رتبه و مقام از حضرت موسي بلند مرتبه است، بنابراين اين شبهه برطرف گرديده، و جواب آن از قرآن مجيد پاسخ داده مي شود.

در مورد علّت شير خوردن امام حسين از زبان و انگشت پيامبر آمده است.

زهراي مرضيّه در تولد امام حسين مريض شد، و شير او خشك گرديد و دايه مناسب پيدا نشد، از اين جهت رسول خدا با اعجاز رسالت زبان و انگشتش را در دهان نوزاد مي گذاشت و حسين بدين وسيله تغذيه مي گرديد. [6] .

به نظر مي آيد از نظر علّت طبيعي، اخبار آسماني و غيبي در مورد شهادت امام حسين در دوران بارداري و زايمان حضرت فاطمه عليهاالسّلام نگرانيها و اضطرابهايي در روان آن حضرت مؤثّر بوده، و در نتيجه خشك شدن شير مادر از آن عوامل متأثّر بوده است و...


پاورقي

[1] جلاء العيون، ج 2، ص 9.

[2] اصول کافي، ج 1، ص 465، ح 4؛ کان يؤتي به النبيّ فيضع ابهامه في فيه فيمصّ منها ما يکفيه اليومين....

[3] عوالم بحراني، ج امام حسين، ص 12؛ لمّا سقط الحسين من بطن امّه، فدفعته الي النبّي، فوضع النبّي لسانه في فيه و اقبل الحسين علي‏لسان رسول اللَّه يمصّه. قالت: فما کنت احسب الّا يغذوه لبنا او عسلا.

[4] کافي، ج 1، ص 465، بحارالانوار، ج 44، ص 198؛ انّ النبي کان يؤتي به الحسين فيلقّمه لسانه فيمصّه فيجتزي به ولم يرتضع من انثي.

[5] سوره بقره، آيه 60؛ «و اذ استسقي موسي لقومه فقلنا اضرب بعصاک الحجر، فانفجرت منه اثنتا عشرة عينا قد علم کل اناس مشربهم...».

[6] عوالم، ص 21 و 22، ج امام حسين‏عليه السلام؛ اعتلّت فاطمه لمّا ولدت الحسين و جفّت لبنها....