بازگشت

تلاش براي گسترش


تشويق و توصيه به يادآوري مصيبت اهل بيت عليهم السلام به گونه اي كه هم خود بگريد و هم ديگران را بگرياند. [1] .

- توصيه به ياد مصيبت حضرت و گريه بر ايشان در امور (پيش آمدهاي) گريه آور، به خاطر عمق فاجعه كربلا و شايستگي شهداي آن. [2] .

اين سفارش امام باعث گسترش ذكر مصيبت امام حسين عليه السلام به حوزه اندوه ها و سوگ هاي شخصي شد و اين مي تواند خواستگاه سنّت رايج بين شيعيان در سوگواري ها و مراسم ختم درگذشتگان آنها باشد كه معمولاً سخنران يا مداح به سخن مي پردازد و يادي از مصيبت امام حسين عليه السلام مي كند.

- توجّه دادن به اهمّيت ماه محرّم، كه در آن دو گونه حرمت الهي شكسته شد؛ يعني حرمت ماه حرام و حرمت پيامبرصلي الله عليه وآله. [3] .

- تأكيد بر سيره عملي پدر بزرگوارشان در سوگوار بودن از اوّل محرّم تا روز عاشورا كه خود تلاشي است در جهت گسترش سوگواري از روز عاشورا به ده روز اوّل محرّم. [4] .

اين دو مورد اخير، در گسترش حال و هواي سوگواري از روز عاشورا به دهه اوّل محرّم و اهمّيت پيدا كردن ماه محرّم در نزد شيعيان، تأثيرگذار بوده و فرهنگ سوگ دهه محرّم و حرمت گذاري به ماه محرّم را، در سده هاي بعد، ايجاد كرده و تا دوران معاصر، تداوم يافته است.

پايان دوران امام كاظم و امام رضا عليهما السلام و مشخّص شدن ساختار كلّي عزاداري

گفتار و كردار امامان بعد از امام حسين عليه السلام تا امام رضا عليه السلام، موارد ذيل را براي عزاداري امام حسين عليه السلام ترسيم نمود:

- توجّه به اين كه گريه بر امام و ذكر مصيبت ايشان، دين الهي را ياري مي سازد. [5] .

- داشتن برنامه جهت يادكرد مصيبت امام حسين عليه السلام حتّي به صورت فردي (حديث مسمع كردين). [6] .

- آداب ياد كردن آن حضرت. [7] .

- ياد مصيبت ايشان به هنگام نوشيدن آب. [8] .

- گريستن بر مصائب حضرت هر چند به اندازه يك قطره و ارزشمندي آن. [9] .

- گرياندن ديگران در مصيبت حضرت و ارزش اخروي آن. [10] .

- ارزشمند بودن «حالت گريه» در هنگام ذكر مصيبت حضرت. [11] .

- ارزشمندي متأثّر بودن تمام روزي كه در آن ذكر مصيبت شده. [12] .

- سفارش به استفاده از شعر در بيان مصيبت و گرياندن ديگران. [13] .

- تشكيل مجالس خانگي ذكر مصيبت.

- حضور بانوان در اين گونه مجالس.

- ادب مجالس ذكر مصيبت و تعزيت گفتن حاضران به يكديگر.

- مرثيه خواني براي حضرت به صورت حزين و تأثّرانگيز.

- جايز بودن جزع بر ايشان و بهره مند شدن از پاداش اخروي.

- جواز و شايستگي لطم خدود [گونه خراشيدن] و شقّ جيوب [گريبان چاك كردن [14] [كه از انواع جزع است. [15] .

- اولويت گريه بر امام حسين عليه السلام در مواردي كه براي انسان امر گريه آوري پيش مي آيد. [16] .

- حضور بر سر مزار آن حضرت و مرثيه سرايي در آن جا و گريه براي آن حضرت در زمان هاي مختلف. [17] .

روز عاشورا

براي روز عاشورا نيز مواردي از سيره و گفتار ائمه را در دست داريم كه چگونگي اقامه عزا در سال روز اين حادثه را براي ما تبيين مي كند، اين موارد عبارت اند از:

- اهمّيت دادن به ماه محرّم.

- با آغاز محرّم به استقبال روز عاشورا رفتن با حزن و اندوه.

- به اوج رسيدن اندوه و سوگواري در روز عاشورا.

- اهمّيت دادن ويژه، به اين روز به جهت آن كه عظيم ترين مصيبت اتّفاق افتاده است.

- روز مصيبت و اندوه دانستن اين روز.

- حاضر شدن بر سر مزار حضرت در كربلا در صورت امكان.

- آغاز اين روز با سلام بر امام و لعن قاتلان و نماز براي آن حضرت و سپس گريه و اقامه ماتم در منازل و اظهار جزع و گريه و زاري، به صورت جمعي در صورتي كه امكان حضور بر سر مزار نيست. [18] .

- تعطيل كردن اين روز. [19] .

- تشكيل مجلس عزا در منزل و گريه اهل مجلس.

- به ياد مصيبت امام بودن حتّي به صورت فردي.

- تجسّم حادثه عاشورا در ذهن.

- همانند شدن به صاحبان عزا از جهت پوشش.

- خودداري از لذايذ و آشاميدن و خوردن تا به هنگام غروب و سپس تغذيه با غذاي اهل مصيبت.


پاورقي

[1] عيون أخبار الرضا، ج 1، ص 294، ح 48.

[2] الأمالي للصدوق، ص 190، ح 199؛ الإقبال، ج 3، ص 28؛ روضة الواعظين، ص 187؛ المناقب لابن شهر آشوب، ج 4، ص 86؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 283، ح 17؛ عيون أخبار الرضا، ج 1، ص 299، ح 58؛ الأمالي للصدوق، ص 192، ح 202؛ الإقبال، ج 3، ص 29؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 285، ح 23.و نيز، ر ک: عيون أخبار الرضا عن الريّان بن شبيب:، دخلت علي الرضا عليه السلام في أوّل يوم من المحرّم فقال:...يا بن شبيب، إن کنت باکياً لشي‏ء فابک للحسين بن عليّ بن أبي طالب‏ عليه السلام، فإنّه ذبح کما يذبح الکبش، وقتل معه من أهل بيته ثمانية عشر رجلاً ما لهم في الأرض شبيهون، ولقد بکت السماوات السبع و الأرضون لقتله، ولقد نزل إلي الأرض من الملائکة أربعة آلاف لنصره فلم يؤذن لهم، فهم عند قبره شعث غبر إلي أن يقوم القائم7، فيکونون من أنصاره و شعارهم: يا لثارات الحسين‏ عليه السلام.

[3] عيون أخبار الرضا، ج 1، ص 299، ح 58؛ الأمالي للصدوق، ص 192، ح 202؛ الإقبال، ج 3، ص 29؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 285، ح 23.

[4] الأمالي للصدوق، ص 191، ح 199؛ الإقبال، ج 3، ص 28؛ روضة الواعظين، ص 187؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 284، ح 17.

[5] فضل زيارة الحسين، ص 47، ح 25.

[6] کامل الزيارات، ص 203، ح 291.

[7] الکافي، ج 4، ص 575، ح 2.

[8] الکافي، ج 6، ص 391، ح 6؛ الأمالي، للصدوق، ص 205، ح 223؛ کامل الزيارات، ص 212، ح 304؛ روضة الواعظين، ص 189؛ بحارالأنوار، ج 66، ص 464، ح17.

[9] الأمالي، للمفيد، ص 341، ح 6؛ الأمالي، للطوسي، ص 117، ح 181؛ ثواب الأعمال، ص 109، ح 1؛ کامل الزيارات، ص 202، ح 287.

[10] ثواب الأعمال، ص110، ح 30؛ کامل الزيارات، ص 210، ح 300؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 289، ح 29.

[11] ثواب الأعمال، ص 109، ح 2؛ کامل الزيارات، ص 209، ح 298؛ نحوه، الأمالي، للصدوق، ص 205، ح 222؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 282.

[12] کامل الزيارات، ص 214، ح 309؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 280، ح 11.

[13] رجال الکشّي، ج 2، ص 574، ح 508؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 282، ح 16.

[14] در سوگواري‏هاي گذشته و برخي مناطق در دوره معاصر نيز، به صورت زدن و يقه پاره کردن مرسوم بوده است. در روايت مزبور، ضمن اشاره به احکام فقهي اين رفتارها، آنها را در خصوص عزاداري امام حسين‏ عليه السلام جايز مي‏شمارد؛ بلکه به نوعي شايسته مي‏داند.

[15] تهذيب الأحکام، ج 8، ص 325، ح 1207؛ عوالي اللآلي، ج 3، ص 409، ح 15؛ بحارالأنوار، ج 82، ص 106.

[16] عيون أخبار الرضا، ج 1، ص 299، ح 58؛ الأمالي، للصدوق، ص 192، ح 202.

[17] کامل الزيارات، ص 537، ح 829؛ بحارالأنوار، ج 101، ص 74، ح 21.

[18] مصباح المتهجّد، ص 782؛ المزار الکبير، ص 473، ح 6؛ الإقبال، ج 3، ص 65؛ بحارالأنوار، ج 101، ص 303، ح 4.

[19] چنان‏که گذشت در سخنان امام باقر و امام رضا عليهما السلام خواسته شده بود.