بازگشت

آثار تاريخي شام از عهد پيامبران


منتخبات التواريخ، اثر محمد اديب آل تقي الدين الحصني، از سفرنامه ابن بطوطه نقل مي كند كه قاسيون كوهي است در شمال دمشق، و صالحيه در دامنه آن كوه واقع شده، و مشهور است كه كوه با بركتي است، زيرا هميشه انبيا عليه السلام بر آن كوه بر شده اند، و از مشاهده كريمه آن كوه، غاري است كه حضرت ابراهيم عليه السلام در آن غار تولد يافته. غاري است تنگ و مسجدي بزرگ و صومعه اي عالي بر آن كوه است، و داستان مشاهده حضرت ابراهيم عليه السلام ستاره و ماه و آفتاب را كه در قرآن آمده است از اين غار بوده است، و مقام آن حضرت در پشت اين غار است كه حضرت هنگامي كه از غار بيرون مي آمده آنجا مي نشسته است. در نزديكي اين غار محل ديگري است به نام «مغارالدم» يعني غار خون بر فراز آن غار سنگ سرخي است كه چون قابيل، هابيل را كشت و جسدش را كشان كشان تا اين غار آورد، خداي تعالي اثر خون هابيل را بر آن سنگ باقي نگاهداشته است. و گويند كه در آن غار حضرت ابراهيم و موسي و عيسي و ايوب و لوط عليه السلام نماز خوانده اند، و در آنجا مسجدي هست كه بايد براي ورود به آن از پله ها بالا رفت و چند خانه و اطاقك براي سكونت آنجاست.

نيز بر فراز كوه كهفي است كه منسوب به آدم عليه السلام است و بنايي دارد و پايينتر از آن «غار جوع» است. قزويني و ابن الوردي هم گفته اند كه «به طور خلاصه»: كوه قاسيون مشرف بر دمشق است، و در آن آثار انبيا و غارها و كهفها است، از جمله «غار خون»، و گويند كه قابيل، هابيل را در آن غار كشته است، و در آنجا سنگي است كه مي گويند با آن سنگ قابيل فرق هابيل را شكافته و غار ديگري آنجا است كه «غار جوع» ش ‍ مي نامند.

شهاب مينني نيز نقل مي كند كه: كوه قاسيون مشرف بر دمشق است، و در دامنه اش شهركي است معروف به صالحيه كه در قديم به آن «قريه النخل» يا «قريه الجبل» مي گفتند، و در دامنه كوه قبرهاي بي شماري از انبيا و صلحا وجود دارد، كه با گذشت روزگار از بين رفته، و تنها قبر ذي الكفل عليه السلام ظاهرا باقي مانده است. اثر باستاني ديگر، كهفي است كه در قرآن از آن ياد شده است بنا بر قولي، و لكن قول صحيح آن است كه آن كهف در طرسوس است، و در است، و در اين كوه مقام چهل نفر از ابدال بود، كه در آنجا مشغول عبادت بوده اند كه مشهور است و براي استجابت دعا روي به آن مي آورند، و پهلوي اين مقام «غار خون» است، و اندكي بالاتر از اين مقام جايي است كه براي استجابت دعا مجرب است و آن را «مستغاث» گويند و ارباب حوائج به آنجا مي روند تا دعا كنند.